داستان بی‌سوادی ما

مدت‌ها زور زدیم، صفحات خیلی زیادی را دستکاری کردیم، سعی کردیم همه Exceptionها را handle کنیم، زور زدیم که entlib را به کار بگیریم، کلی پز دادیم، … که چی؟ که برنامه ما یک Error Logging خیلی قوی دارد، که لازم نیست کاربر بیچاره مدام برای ما عکس خطا بفرستد و شرح خطا بدهد و… الحق هم که خیلی خوب توانستیم از مفهوم Error Logging استفاده کنیم و خطاهای به وجود آمده را دقیق بفهمیم. اما بعد از این همه زور زدن تازه فهمیدیم که می‌توانستیم در مورد بیشتر Exceptionها آنها را مدیریت نشده رها کرده و وظیفه logging را به ASP.NET Health Monitoring یا ELMAH بسپریم. واقعا که بی‌سوادی و بی‌اطلاعی از فناوری‌های روز چقدر کار ما (توسعه‌دهندگان، برنامه‌نویسان) را سخت کرده و زمان ساخت نرم‌افزار را افزایش می‌دهد. اصلا بیخود نیست که می‌گویند هزینه تولید در ایران بالاست. یکیش خود ما نرم‌افزاری‌ها!

شما فکر می‌کنید چند جای دیگر را می‌توانیم صرفا با کمی به روز بودن بهبود بخشیم؟

Comments

  1. محمد

    کاملا موافقم : متاسفانه گاهی چنان در روال ها ی قدیمی گیر می افتیم و سرمان در کد نویسی فرو میرود که از دنیای بیرون بی خبر میمانیم

  2. حامد

    ELMAH فوق العاده است. این موضوع یا موارد مشابه هم بیشتر محصول کمبود community های نرم افزاری فارسی است. گرچه سایت های انگلیسی تمام نیازهای یک توسعه دهنده نرم افزار را برطرف می کنند، اما به نظرم اگر برنامه نویسان و توسعه دهندگان بیشتری مطالب و تجربیاتشان (نظیر همین مورد Error Logging) را به اشتراک بگذارند (از طریق وبلاگ یا سایتهایی مثل idevcenter و …) در کم شدن زمان و هزینه کار تاثیر خیلی مثبتی دارد

  3. Shams

    سلام
    چه جالب! بنده هم در گذشته، مدت زیادی مشغول هندل کردن تمام استثناهای پیش آمده در دسکتاپ اپلیکیشنهای دلفی بودم. حتی گاهی سعی در تعریف حالات و استثناهای کمیابی می‌کردم که فقط در شرایط واقعا خاصی بوجود می‌آمدند. 🙂
    فکر می‌کنم این مسئله تا حدودی و در یک دوره خاص از طول عمر هر برنامه‌نویس طبیعی است. ("زمانی که فکر می‌کنیم expert شدیم، ولی هنوز moderate ایم.)
    اما بعد از گذشت مدتی و کسب تجربه‌های بیشتر، به این مسئله واقف شدم که هزینه پیچیده کردن بیهوده ساختار نرم‌افزار بر عهده خودم خواهد بود. اصولا برای مشتری تفاوتی نمی‌کرد که از چه مصالحی استفاده شده است.

  4. سعيد

    سلام افشارجان
    هفته يش عقد كردم، همين جا و فرصت نكردم هنوز كه خيلي از دوستان رو باخبر كنم.
    البته توي ذهنم بود كه بهت زنگ بزنم. خيلي وقته از حالت بيخبرم. گهگاهي به بلاگت سر مي زنم اما سر در نميارم ميرم پي كارم.
    حالا بوش خوب بود يا نه ؟!!!
    شاد باشي!

  5. هستونك

    يك شعار توي مديريت و برنامه ريزي داشتيم اون وقت هاي قديم كه مي گفت :
    simplicity is the BEST!
    توي اينترفيس ها هم با اين مساله بشدت موافقم. نمي دونم توي دنياي برنامه نويسي هم صادقه يا نه !

  6. افشار محبی

    @سعید: هم تبریک می‌گم و هم اعلام نگرانی می‌کنم، چون ازدواج در ایران تجربه دلهره‌آوری است. اگر اشتباه کنی راه برگشت نداری!

    @هستونک: ما هم در برنامه‌نویسی یک ضرب المثل مشابه داریم به اسم KISS (بوسه)، یعنی Keep It Simple Silly.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *