یک تجربه

با خودم قرار گذاشته بودم مروری بر شرایط کاری ام در سه سال گذشته از 1397 تا 1400 داشتم باشم. طی این مدت توفانی از حوادث و نوسانات بر کار و زندگی خیلی از ماها جاری شده است. از تورم بی پایان و شدت تحریم گرفته تا کرونا و عزیزانی که به این خاطر از دست دادیم. و نوسانات بازار کار به طور خاص و ناپایداری هایی که اول در بخش خصوصی و بعدش در موج جدید مهاجرت دیده و می بینیم.

به خاطر همین توفان بود که می‌خواستم آنچه که از سر گذشت را با دقت و جزییات بنویسم. اما گذر زمان باعث شده بعضی جزییات فراموش و اهمیت بعضی اتفاقات کمتر شود. از طرفی دیگر تصمیم گرفته بودم فتیله کمال گرایی را کمی پایین بکشم تا بهتر بتوانم نفس بکشم. نتیجه اینکه تصمیم گرفتم توالی تاریخی را در نظر نگرفته و از هر جا که یادم بود یا جذاب‌تر بود شروع کنم.

در اولین قدم قصد دارم تجربه‌ای را مستند کنم که طی همین تابستان و پاییز 1400 اتفاق افتاده. کلا 14 قسمت از این تجربه را مستند کرده ولی هنوز هیچ چیزی را منتشر نکرده ام. یک مقدار به خاطر مسائل حفظ اسرار کاری و یک مقدار دیگر باز هم به خاطر مسائل کاری. حالا قصد دارم آن‌ها را به تدریج در اینجا منتشر کنم. به دلیلی که قبل تر توضیح داده شد، تاریخ نوشتن مطلب با تاریخ انتشار فاصله زیادی دارد.

هر مطلبی که از این سری منتشر شود، لینک آن در این صفحه هم قرار خواهم داد.

1- شروع ماجرا

2- مصاحبه بعدی

3- روز اول

4- روز دوم

5- روز سوم و چهارم

6- روز ششم

7- پایان هفته دوم

8- ساختار تیم

9- ساختار کد

10- بی رحمی

11- فاکتور سن

12- جابجایی پول

13 – میکروسرویس ها و به هم ریختگی های آخر سال

14- تفاوت ما و آنها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *