استارتاپ ها هم مثل شرکت های جا افتاده به دنبال تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت و کسب درآمد از آن هستند. اما استارتاپ ها معمولا بیشتر از شرکت های معمولی درگیر تکنولوژی هستند. علاوه بر این معمولا مجبور هستند در موضوع فناوری به روز تر باشند. شاید استارتاپ ها و شرکت های جا افتاده در خیل امور شبیه به هم باشند اما در خیلی از موارد، در استارتاپ ها حساسیت های بالاتری وجود دارد.
وجه تمایز استارتاپ ها در به روز بودن در تکنولوژی و تغییرات مداوم است. علاوه بر این، امنیت و کارایی نقش مهمی در به کارگیری این تکنولوژی ها دارند. در صورت عدم رعایت نکات امنیتی، کل سیستم و اطلاعات آن به خطر می افتد. از طرفی اگر سورس کد برنامه ها مدام به روز نشوند، جذب نیروی جدید در تیم مهندسی نرم افزار با مشکل مواجه می شود. به روز نبودن تکنولوژی ها خودش باعث می شود امنیت و کارایی پایین بیاید. من باب کارایی سیستم همین نکته کافی است که کارایی پایین یعنی خروج مشتری و خروج مشتری یعنی شکست. پس این مورد را نباید به هیچ وجه دست کم گرفت.
یکی دیگر از وجوه تمایز این فناوری ها، طراحی ساختار و نحوه ارتباط بخش های مختلف با یکدیگر است. نحوه طراحی این ساختار است که باعث می شود فاکتوری های اولیه امنیت و کارایی تاثیر گزاری مثبت داشته باشند. علاوه بر این، طراحی کمک می کند تا پروژه به لحاظ اقتصادی به صرفه بوده و ارزش تجاری سازی داشته باشد.
بخش عمده ای از پیچیدگی فنی استارتاپ ها ناشی از نیاز به کارایی و امنیت بالا و اقتصادی بود سرویس است.
کارایی در بخش های مختلف سیستم تاثیر گذار است. این که چه اطلاعاتی از هر فرایندی ذخیره شود و این که ارتباط بین این اطلاعات چگونه باشد به همین موضوع اشاره دارد. تیم مهندسی نرم افزار مجبور است به طور مدام طراحی های مختلف را ارزیابی کرده و بهترین طراحی را انتخاب کند. علاوه بر این، طراحی های موجود مدام باید مورد پایش قرار گرفته و مورد اصلاح قرار گیرد.
همان طور که در همه استارتاپ رایج است، این فشار هر روزه از ماهیت رقابت شدید در این حوزه نشات می گیرد. رقبا مدام در حال بهبود سیستم های خود هستند. آنها تلاش می کنند کارایی سیستم را بالا برده و هر روز ویژگی های جدیدی اضافه کنند. این رقابت تنگانگ و هر روزه به تیم مهندسی نرم افزار فشار می آورد تا بهترین طراحی ها را داشته باشند.
تقاضای مداوم برای افزودن ویژگی های جدید که هم از سمت رقبا ناشی می شود و هم از سمت سهامداران پروژه، بخش دیگری از پیچیدگی فنی را ایجاد می کند. در حالی که بخشی از ویژگی جدید هنوز ابهام داشته و مستند سازی کاملی وجود ندارد، تیم مهندسی مجبور است آن را در سریع ترین زمان ممکن پیاده سازی کند. از طرفی، بعضا برای پیاده سازی بخش هایی از سیستم این اجبار وجود دارد که از امکانات، سرویس ها و تکنولوژی های جدید استفاده کند که هنوز در سطح جامعه عمومیت پیدا نکرده است. مثال این موضوع کار با سرویس های جدید فینتک ها می باشد که هنوز خودشان هم به بلوغ کافی نرسیده و رواج کاملی در جامعه مهندسی پیدا نکرده اند.
کار با سرویس های خارج از رده بخش دولتی و بخش خصوصی و دور زدن مداوم تحریم ها بخش دیگری از مصائب است. بعضی سرویس ها که به شکل وب سرویس یا API ارائه می شود از تکنولوژی های خیلی قدیمی استفاده کرده یا این که مستندات و پشتیبانی کافی برای آنها وجود ندارد. پیاده سازی و به کارگیری آنها زیر فشار مداوم پروژه بعضا منجر به ایجاد راه حل های پیچیده ای می شود. تحریم ها که دیگر تبدیل به مشکل دائمی همه شرکت ها شده چه استارتاپ و چه غیر استارتاپ. تحریم ها در سطوح مختلف وجود دارند. از دسترسی به ابزارها و منابع آموزشی بگیر تا دسترسی به سرویس های وب و موبایل که بعضا برای دور زدن آنها هزینه زیادی برای ایجاد پروکسی انجام می شود.
پیچیدگی های ناشی از امنیت، تقریبا موضوع شناخته شده ای است. گروه های مختلف از هکرهای خارجی و ایرانی در پی نفوذ به سیستم و ضربه زدن به آن هستند. گاها رقبا هم به طور مستقیم و غیر مستقیم دست به کار شده و سعی می کنند به سیستم فشار بیاورند.
با وجود همه این مسائل، نباید نیاز به اقتصادی بودن پروژه را ندیده بگیریم. اقتصادی بودن پروژه یعنی هر بخش کار نسبت به هزینه ای که ایجاد می کند سنجیده می شود. گاهی اوقات نیاز هست که بخشی از کار با هزینه پایین تر از معمول انجام شود تا به صرفه محسوب گردد. این موضوعی بوده که در استارتاپ ها به خصوص در شرایط بد اقتصادی رایج است. مشکل درست همینجا ایجاد می شود. تیم مهندسی مجبور است ویژگی یا بهینه سازی خاصی را با زمان کمتر و بعضا بدون استفاده از نیروهای با تجربه تر انجام دهد. این موضوع باعث می شود که کد پیچیده تر نوشته شده یا از تکنولوژی امتحان نشده ای استفاده شود. همین موضوع است که پیچیدگی بیشتری به کار تزریق می کند.