ضرورت تکنولوژی

ایرانی‌ها همیشه متهم هستند به این که حافظه تاریخی ندارند. یعنی یادشان نمی‌ماند در طول تاریخ چه اتفاقاتی برایشان افتاده. در نتیجه نمی‌توانند از آن اتفاقات درس بگیرند. یکی از وقایعی که همیشه از یاد ما می‌رود نبرد چالدران در حدود ۵۰۰ سال پیش است.

آن طور که گفته می‌شود در این نبرد نیروهای شاه اسماعیل صفوی با وجود رشادت‌های فراوان از نیروهای سلطان سلیم عثمانی به علت مجهز نبودن به تکنولوژی روز یعنی سلاح گرم و توپخانه شکست خوردند. نتیجه این جنگ جدا شدن بخش‌هایی از خاک ایران از جمله بخش‌های کردنشین ترکیه، عراق و سوریه امروزی برای همیشه بود.

شکست نظامی ناشی از عدم استفاده از تکنولوژی روز فقط مختص به ما نیست:

* فرانسه در جنگی قدیمی با انگلستان به این علت شکست خورد که سربازان انگلیسی از نوعی کمان خاص استفاده می‌کردند که برد بیشتری نسبت به کمان‌های فرانسوی‌ها داشت.
* وایکینگ‌ها به کمک کشتی‌های دراز و خاصی که خودشان می‌ساختند توانستند به بخش‌های زیادی از خاک اروپا و حتی آمریکای شمالی تسلط پیدا کنند.
* در یکی از جنگ‌های باستانی پیش از میلاد مسیح، مجهز بودن یکی از ارتش‌ها به شمشیر فلزی (شاید هم آلیاژ خاص) در برابر ارتش دیگری که شمشیرهای شکننده‌ای داشت باعث پیروزی نظامی شده بود.
* …

حتی گفته می‌شود یکی از علل شروع جنگ جهانی دوم، اختلاف قدرت تکنولوژیک دول اروپایی بوده است.

اهمیت تکنولوژی فقط در نبردهای نظامی نیست. در زندگی اجتماعی ایرانیان می‌توان مثال‌های خیلی زیادی از شکست در برابر تکنولوژی برتر غرب پیدا کرد. تمام تکنولوژی‌های سنتی مثل کفش سازی، چاه کنی، تولید آرد، گلاب گیری، گندمکاری، گوسفند داری، خانه‌سازی، گلیم بافی، آشپزی، چاقو سازی و هزاران هزارن روش تولید دیگر در فاصله زمانی کوتاهی مغلوب شدند. به واسطه این شکست حتی مجبور به شکست و عقب روی فرهنگی هم شدیم. کافی است نگاهی به دور و برمان بیندازیم تا ببینیم هیچ چیزی مال خودمان نیست و همه آنها را پس از شکست تکنولوژیک و فرهنگی پذیرفته‌ایم: سینما، بیمه، بانک، کت و شلوار، کباب کوبیده، بستنی، پیتزا، کیک، لباس عروس، بیمارستان، روزنامه، دانشگاه، مدرسه و هزاران هزاران مورد دیگر.

هر کسی باید در صنف خودش نگران شکست تکنولوژیک باشد. ما دست اندرکاران تولید نرم‌افزار هم نه تنها از این قاعده مستثنا نیستیم بلکه باید خیلی خیلی حساس‌تر باشیم. هم در رقابت‌های داخلی و هم در رقابت‌ها خارجی.

می‌دانستید روزهایی در بورس تهران وجود داشته که انجام معاملات متوقف شده آن هم به این علت که نرم‌افزار هدایت معاملات، توانایی پردازش ارقامی بزرگتر از یک حد معین را نداشته؟ می‌دانستید سال‌هاست سازمان امور مالیاتی کشور به دنبال شرکتی می‌گردد که بتواند یک نرم‌افزار جامع مالیاتی تهیه کند ولی موفق نمی‌شود؟ می‌دانستید که یکی از نهادهای مهم کشور هرگز موفق نشده برای رفع نیازهای داخلی خودش به یک نرم‌افزار با قابلیت image processing از یک شرکت داخلی نرم‌افزار تهیه کند؟ آیا می‌دانستید که در زمان شروع پروژه کارت ملی شایع بود که به علت ناتوانی ایرانی‌ها، یک شرکت هندی نرم‌افزارهای مورد نیاز برای پروژه کارت ملی را تهیه کرده؟ آیا می‌دانستید…

متاسفانه بیشتر این نرم‌افزارها با وجود تعدد شرکت‌های نرم‌افزاری داخلی از منابع خارج از کشور تهیه شدند. یکی از علل مهم این شکست، تکنولوژی ضعیف شرکت‌های نرم‌افزار داخلی بوده و هست. البته ضعف تکنولوژی شرکت‌های نرم‌افزاری نه تنها باعث جا ماندن آنها از رقبای خارجی شده بلکه مزیت رقابتی آنها را در بازار داخلی هم به شدت کاهش داده که خودش بحث جداگانه‌ای است.

اصولاً تکنولوژی را می‌توان مستقیماً به «مزیت رقابتی» ترجمه کرد. بر خلاف تصور خیلی‌ها کاربرد تکنولوژی در پیچیده و سرد کردن زندگی و روابط انسانی نیست. بلکه کاربرد تکنولوژی در ارتش، صنعت، تولید، بازار و افزایش قدرت رقابتی در آنهاست. بیاید از این شمشیر تیز و برنده برای برنده شدن استفاده کنیم.

Comments

  1. A.Karimi

    خیلی عالی بود!

    جالبه من امروز در مورد یک موضوع که به این مسئله مربوط میشد مطلب می‌نوشتم. در کشور ما کم نیستند جوانهایی که به عبارت ساده تکنولوژی را خورده‌اند. مسأله مهمتر به نظر من استفاده از آنهاست و مهمتر از آن اینکه آنها بتواند از قابلیتهای خود استفاده کنند.
    کشورهای پیشرفته‌تر همیشه برای همه قشرها برنامه مرتب و مدونی دارند کسی گمراه نیست که چه باید بکند یا چکار می‌خواهد بکند؟ حتی گاهی اوقات افرادی که سطح هوشی خیلی خیلی بالایی ندارند، فرصت فکر کردن به اینکه چه می‌خواهند بکنند را ندارد و مستقیم طبق برنامه پیش می روند.
    اما به نظر من ما نیازی متفاوت‌تر از برنامه‌های مدون برای قشرهای مختلف داریم (؛حداقل حالا). مسئله اینجاست که برای مثال چرا تعدادی توسعه دهنده مستقل به راحتی کارهای حساس یک شرکت که رتبه سه یا چهار دارد را انجام می‌دهند ولی رتبه متعلق به آن شرکت است و سازمان انفورماتیک (اگر درست گفته باشم!؟ منظور همان سازمانی است که رتبه بندی می‌کند) اصلا از وجود آن توسعه‌دهندگان خبر ندارد! درواقع رتبه برای آنهاست که هیچ رتبه‌ای ندارند و نمی‌توانند در یک مناقصه حتی کوچک به طور قانونی شرکت کنند و هزار و یک مدل ترفتند باید بدانند و … ادامه ماجرا را هم که بهتر می‌دانید پروژه با یک دهم قیمتی که در مناقصه برنده شده باز به دست همان توسعه‌دهنده‌ها می‌رسد.

    اینها واقعیت است اما نق و غر نیست. به نظرم واقعاً راه چاره وجود دارد! من فکر می‌کنم در آینده نه چندان دور ما (امثال من و شما) این مشکلات را حل خواهیم کرد فقط باید علاوه بر بحث‌های فنی وارد بحث‌های مدیریتی و کارآفرینی و البته حقوقی هم بشویم. چون اکثر شرکتهای بزرگ چیزهایی دارند که ما (به سختی) می‌توانیم داشته باشیم اما ما چیزهایی داریم که شرکتهای بزرگ (حتی به سختی) نمی‌توانند داشته باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *