یکی از مشکلاتی که همیشه به عنوان یک مهندس نرمافزار در شرکتهای مختلف داشتهام مبارزه با خلاقیت کور، خلاقیت افسار گسیخته یا خلاقیت بیپایه بوده است. امروز بعد از بحثی که در رابطه با «رفتار بر اساس اصول در برابر خلاقیتگرایی» در شرکت داشتیم به ذهنم رسید که کمی بیشتر راجع به آن فکر کنم:
در عین حالی که ارزش خیلی زیادی برای خلاقیت و نوآوری دارم اما متاسفانه میبینم که در ایران از این واژه مثل خیلی واژههای دیگر سو برداشت شده. در نظر خیلی از ایرانیها خلاقیت چیزی است که میشود بدون داشتن نظم، سواد، مطالعه و مهارت، محصولات و ابزارهای خارقالعاده تولید کرد. از آنجا که میگویند یک عکس گویاتر از چند صد کلمه است، پس لطفاً به عکسهای زیر دقت کنید. البته پیاپیش از رک بودن، سیاه نمایی و خلاف عرف بودن بعضی عکسها عذر خوهی میکنم.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
Comments
توی حوزه کار خودمون این مسئله خیلی عمومیت داره. همین امشب داشتم با دوستی در مورد سیستمی صحبت میکردم که توسط برنامه نویسی که ظاهرا تصور میکرده معماری نرم افزار حرف بیخودیه نوشته شده. این سیستم شاید در حد یه پایلوت یا یک تمرین دانشگاهی قابل قبول بوده اما برنامه نویس محترم که با ارتباطات قوی دولتی تونسته نرم افزارشو وارد سیستم دولتی بکنه، شرکتی تاسیس میکنه و چند نفر دانشجو استخدام میکنه که این سیستم رو توسعه بدهند.
کوتاه سخن اینکه این سیستم امروز توی جاهای بزرگی در حال استفاده است و این وصله پینه کردن ها بقدری اوضاع رو اسف بار کرده که دوست من – که معمار هست – توش در مونده! قوانین من در آوردی، ایده های ظاهرا خلاقانه برای امنیت ! دیتابیس عجیب و غریب و خیلی چیزهای دیگه!
دقیقاً حرف دلمو زدی. چه بسیار سیستمهایی ندیدم که طراحیها و معماریهای عجیب و غریب و صد البته غلط داشته و همه آنها را هم با اسم خلاقیت توجیه میکردهاند.
چند سال قبل در جایی کار میکردم که از SQL Server و دیگر دیتابیسهای رایج استفاده نمیکردند و در عوض خودشان یک دیتابیس مانند بسیار عجیب و غریب و فوق العاده ناکارآمد با C++ نوشته بودند. تنها توجیهشان پایین بودن سرعت و امنیت دیتابیسهای رایج بود.
بگذریم که دل خونی از دست آقایون دارم…
بدون شک نمیتوان خلاقیت را نادیده گرفت. از هر چیزی در جای خود باید استفاده نمود. توانمندیهای ما انسانها بقدری زیاد است که مانند رودخانه ای پر آب در جریان است حال اب این روزدخانه را میتوان بتدیل به هر چیزی کرد، یا نوشید، تبدیل به برق کرد، تبدیل به …. بسته به مورد ما نیز با توجه به علاقمندی باید از توان خود استفاده کنیم.
افرادی که به تخقیق و توسعه علاقمندند به نوآوری بپردازند. و افرادی که به تولید علاقمندند به تولید و … این مورد برمیگردد به مدیریت نابع که حلقه گمشده ما در این مملکت است. مفهومی به نام مدیریت