چرا از فناپ استعفا دادم؟

با خودم قرار گذاشته بودم هر وقت که از هر شرکتی بیرون آمدم نقدی منصفانه از آنجا داشته باشم تا بلکه به درد بقیه دوستان هم بخورد. این کار را قبلاً در مورد فراکنش و پرشیا شبکه انجام داده بودم و حالا می‌خواهم نقدی داشته باشم بر ۸ ماه کار تمام وقت در فناپ و مسائلی که منجر به استعفای من شد. قبل از هر چیز باید ذکر کنم که اواخر کار من در فناپ و نحوه قطع همکاری با فناپ و حتی مسائل بعد از آن به صورت ناخوشایندی اتفاق افتادند و این قطعاً موجب شده نتوانم در این نقادی آنقدر که باید منصف و بیطرف باشم. از طرف دیگر فناپ و زیر مجموعه‌های آن خیلی بزرگ هستند و این درست نیست که کسی صرفاً با تکیه به نظرات من راجع به کلیت فناپ قضاوت مثبت یا منفی داشته باشد. پس سعی می‌کنم حتی‌المقدور سربسته و کمرنگ بنویسم. اگر کسی واقعاً نیاز به اطلاعات دقیق‌تری نیاز داشت با ایمیل من تماس بگیرد.


فناپ یک شرکت بزرگ در زمینه نرم‌افزارهای بانکی و غیر بانکی، شبکه و دیگر امور فنی است. عمده معروفیت فناپ در دنیای تجاری به خاطر توان انجام پروژه آن در حوزه ICT و در دنیای برنامه‌نویس‌ها به خاطر تیم جاوایی Core Banking آن (تیمی که وظیفه نوشتن و نگهداری از معروف‌ترین نرم‌افزار فناپ یعنی نرم‌افزار بانکی آن را بر عهده دارد) و غلظت آکادمیک مدیران و کارمندان آن است (بسیاری از مدیران و کارمندان فناپ فارغ‌التحصیلان ممتاز دانشگاه‌های برتر کشور از جمله شریف و تهران هستند). فناپ متعلق به بانک پاسارگاد است و در دو ساختمان اصلی مطهری و میرداماد مستقر است. فناپ دارای واحدهای داخلی و شرکت‌های اقماری متعددی است. فناپ را (در زمینه Business) با همین سابقه کم می‌توان رقیب و هم تراز شرکت‌های معروفی مثل خدمات انفورماتیک، داده پردازی و کیش ویر دانست.


اواخر کار در شرکت قبلی پیشنهاد همکاری با فناپ را از یکی از دوستان قدیمی دریافت کرده بودم. اهدافم از کار در فناپ عبارت بودند از:

۱- همکاری در پروژه‌های خیلی بزرگ (Enterprise) و هیجان ناشی از آن.
۲- ارتقا شغلی و افزایش قدرت مدیریتی چه در سطوح انتخاب و چینش تیم، چه در سطوح انتخاب روش و فناوری و چه در بقیه سطوح.
۳- ماندگاری چند ساله، تمرکز طولانی مدت بر روی یک نوع کار مشخص و مزایای شغلی بهتر.
۴- افزایش رضایت شغلی ناشی از کار با افراد حرفه‌ای، با تجربه و به روز در زمینه توسعه نرم‌افزار.
۵- خوش رزومه بودن فناپ

در اثر همین تصورات، اوایل شروع کار در فناپ انگیزه خیلی شدیدی برای کار داشتم اما به دلایلی که در ادامه به آنها خواهم پرداخت این انگیزه‌ها آرام آرام از بین رفتند و کم کم جایشان را به ضد انگیزه‌هایی دادند که تحمل هر ساعت حضور در فناپ را برای من عذاب‌آور کرده بود.


از مهم‌ترین عواملی که باعث نارضایتی من از فناپ شده بود می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- بی‌نظمی و کم تعهدی در امور قرارداد، پرداخت‌ها، بیمه و…
۲- عدم برداشت یکسان از مفاهیم اصلی مثل برنامه‌نویسی، فناوری، تست و…
۳- عدم امکان استفاده صحیح از تجارب شخصی در برنامه‌نویسی و مدیریت پروژه.
۴- محیط بسیار پر نویز و نا آرام که به شدت کارایی تیم برنامه‌نویسی را پایین آورده بود.
۵- جو نیروی انسانی بیشتر گرایش داشت به رفتارهای رایج در ادارات دولتی تا شرکت‌های خصوصی.
۶- نوسانات در اولویت کارها.
۷- مدیرانی که همیشه در جلسه بودند و امکان صحبت با آنها به سختی فراهم می‌شد.
۸- فشار غیر معمول در ساعات شروع و پایان کار و موارد مشابه.
۹- میل شخصی خودم نسبت به راه اندازی Business جدیدی که گرداننده و مالک آن خودم باشم.

مسلماً مدیران فناپ هم توضیحاتی برای این مسائل داشتند. اول این که تیمی که من با آنها کار می‌کردم علیرغم استقرار در ساختمان فناپ، یک شرکت زیر مجموعه فناپ محسوب می‌شد. به عبارت دیگر از لحاظ حقوقی من کارمند یکی از شرکت‌های اقماری فناپ بودم نه کارمند خود فناپ. به نظر مدیران فناپ، عمده شکایات من مربوط می‌شد به این که شرکت اقماری فوق‌الذکر در حال انحلال و جذب در خود فناپ بود و کارهای اداری و بوروکراسی ناشی از آن باعث این همه تاخیر، بی‌نظمی و نارضایتی شده بود. دوم این که فناپی‌ها همیشه مدعی بودند که شرایط بد مورد ذکر من دائمی نیست و باید به چشم یک دوره گذار به آن نگاه کرد.


حالا (فروردین ۱۳۹۱) که این مطلب را می‌نویسم بیش از سه ماه از خروج من از فناپ گذشته است. طی این مدت منتظر تسویه حساب کامل بودم تا بتوانم نظری کلی راجع به روند همکاری با فناپ داشته باشم. همکاری با فناپ با همه مشکلاتی که برای شخص من و طبیعتاً مدیران من داشت، اما تجارب جالب و دوستان خوبی هم به همراه داشت. همینجا از همه دوستانم در فناپ، از جمله مجید، امیر علی (عباس)، مسعود، خانم قیصری، رضا، کیکاووس (علیرضا)، مهدی، داوود، آرش و بقیه به خاطر تحمل رفتارهای شاکیانه من در چند هفته آخر عذرخواهی کرده و روزهای خوبی را برای آنها آرزو دارم.

بعد از فناپ در هیچ شرکت دیگری استخدام نشدم بلکه کار جدید خودم را با همکاری تعدادی از دوستان جدید و پر انگیزه و راه اندازی «فردا پرداز» شروع کردم. برای کسب اطلاعات بیشتر به وب سایت پایسا (پایدار سامانه افزار)، وبلاگ رسمی آن یا دیگر وبلاگ‌های آن از جمله وبلاگ پلیکان مراجعه کنید.

Comments

  1. Amir Hashem Zadeh

    چه جالب! از من چند وقت پیش دعوت شد برای همکاری، شاید با خواندن این مطلب، کمک بزرگی به انتخابم بکنه

  2. Javad Darvish Amiry

    " ۹- میل شخصی خودم نسبت به راه اندازی Business جدیدی که گرداننده و مالک آن خودم باشم."
    فوق العاده و عالی. آرزوی موفقیت

  3. Kaveh Yazdi Nezhad

    بالاخره همه ما برنامه نویسها یک روز باید از کار کردن برای آخرین شرکت دست برداریم و خودمون مالک کار بشیم.  متاسفانه همون مسائلی که ما با سایر شرکتها داشتیم دیگران با ما خواهند داشت. ولی چاره ای نیست.
    ماهیت شغل ما همینه 

  4. afsharm

     ایده آل من اینه که شرکتی بسازم که برنامه نویسهاش در نهایت رضایت شغلی بوده و در عین تامین مالی کمتر به فکر رفتن باشند. می‌دونم که هدف جاه طلبانه‌ای است اما با این حال تمام تلاشم را خواهم کرد.

  5. Navid T

    جناب افشار
    سلام
    جالبه برام که شما تو فناپ بودید و یک مورد مهم رو در نوشته تون دخیل نکردید.

    فکر کنید چند شرکت پرداخت الکترونیک وجود دارد.
    چند تا از انها خصوصی اند.
    چند تا ازین خصوصی ها فعال اند !؟
    ازین خصوصی های فعال سهم تراکنش های کدام یکی زیاد است و تقریبا در حال رشد است !

    برخی ازین سوالات در سایت بانک مرکزی قابل جستجو است.

  6. afsharm

     سلام نوید،

    اگه منظورت از همه این سوالات این بود «فناپ» یکی از معدود شرکت‌های خصوصی فعال و در حال رشد پرداخت الکترونیکی است باید عرض کنم که این موفقیت فناپ را در بعد تجاری نشان می‌دهد. اما آیا همیشه می‌توان نتیجه گرفت که یک شرکت موفق تجاری فضای کار خوبی را هم برای کارمندانش فراهم می‌کند؟
    علاوه بر این من در تیم پرداخت الکترونیک یا نرم‌افزارهای بانکداری نبودم.

  7. Mina

    سلام
    من مدیر فروش یکی از شرکت ها ی فعال در زمینه خودپرداز و خوددریافت هستم. و نتیجتاً با فناپ آشنا.
    به دید یک خواننده ی نظر شما می نویسم. به نظر می رسه شما اطلاع جامعی از تعاریف کار دارید.
    شاید لازم باشه اون ها رو در دنیای واقعی به کار بگیری و تجربه کنی.

    مینا عظیمی

  8. afsharm

     ممنون از نظر لطف شما. در حال تلاش هستم تا اونها رو در مجموعه «فردا پرداز» FardaPardaz.com به کار بگیرم، البته با تلاش شبانه روزی یکی دو تا دیگه از دوستان.

  9. mohsen

    نباید فراموش کنیم که آقای  afsharm عضو یکی از شرکت های وابسته (اقماری) به فناپ بوده اند و نه خود فناپ و به همین دلیل نمی شه گناه مدیران اون شرکت ها رو به پای فناپ نوشت!!!!
    با این حال از آقای afsharm به خاطر این پست و در اختیار گذاشتن اطلاعاتشون تشکر می کنم و به دوستان هم پیشنهاد می کنم فقط با خوندن چند مقاله یا پست در مورد شرکتی و یا حتی تعریف دوستان و آشنایان ، برای رفتن به اونجا وسوسه نشند!
    خود من 3 سال منتظر بودم پایان خدمت بگیرم تا بتونم وارد شرکت خدمات انفورماتیک بشم ، اما بعد از مصاحبه ها به این نتیجه رسیدم که اون چیزی که من دنبالش هستم اونجا گیر نمیاد و توی اون شرکت فسیل می شم!!!
    خیلی از تعاریف کار سلیقه ای و شخصیه!

  10. Hdd_324

    سلام
    من هم تقریبا یکسال با این شرکت همکاری ناخوشایند داشتم.
    با فناپ و داتکس که یک شرکت زیر مجموعه فناپ هست و در زمینه پشتیبانی و ارائه نرم افزار معاملات آنلاین بورس فعالیت داره.
    تنها چیزی که تو این مدت فهمیدم و یاد گرفتم از بعضی از مدیران این دو بخش(فناپ و داتکس)، شارلاتانی و عدم پایبندی به قول و تعهدات اداری بود.

  11. xbox3000

    شما باعث تعجب من شدید!
    من باید بگم با توضیحاتی که دادید کاملا مخالم،من در حدود یکسال است که با فناپ همکاری می کنم و باید بگم که 80 درصد از مطالبی که شما عنوان کردید کاملا مخالف چیزی بوده که من در فناپ شاهد آن بوده ام و نمی دانم که شما بر چه اساس این گونه اظهار نظر کردید!من در مجموعه های کوچک و بزرگ بسیاری به صورت تخصصی در حوزه نرم افزار کار کرده ام و در این جایگاه می توانم بگویم که بدون شک فناپ یکی از بهترین و موفق ترین شرکت ها در حوزه انترپرایز فناوری اطلاعات در ایران است.

  12. afsharm

     ولی شما باعث تعجب من نشدید. چون ممکن است با واحدی که من در آن کار می‌کردم آشنا نباشید. ممکن است بگویید شما در کدام واحد مشغول بودید؟

  13. xbox3000

    دوست عزیزاون طوری که من متوجه شدم شما در یکی از شرکت های اقماری با وضعیت نامعلوم در حال انتقال فناپ مشغول بودید و از این بابت مشکلاتی در حوزه قرارداد و شرایط کاری داشته اید که منجر به ناراحتی و دلخوری شما از فناپ شده است.

    در پاسخ سوال شما باید بگم که من در حال حاضر من در واحد RAD شرکت اصلی فناپ به عنوان طراح و توسعه دهنده نرم افزار مشغول به فعالیت هستم و خدا رو شکر بسیار بسیار از شرایط شرکت و برنامه ریزی های مدیران و تعامل با همکاران عزیزم راضی هستم.

    این رو هم بگم که از مواردی که شما در مورد نقاط ضعف فناپ از دید خودتان برشمردید تنها موارد ۳ و ۶ آن هم تا حدودی قابل تامل هستند و باقی موارد از شرایط خاص شما و نظر سلیقه ای شما نشات می گیرد.

    در حمایت از فناپ هم اضافه کنم که هدف متعالی فناپ ایجاد یک محیط کاملا حرفه ای و مناسب برای رشد و فعالیت نخبگان و متخصصین طراز اول فناوری اطلاعات ایران برای حرکت سریع در جهت توسعه زیرساخت های علوم و فناوری های نوین در سراسر کشور هستش و در این راه قدم های بسیار خوبی رو هم برداشته است.

    باید اذعان کنم که دیدن این صفحه وبلاگ شما با اون عنوان تخریب کننده در مورد فناپ که واقعا غیر حرفه ای و عجولانه به نظر می رسد، من رو بسیار ناراحت و تعجب زده کرد و از این رو بود که برآن شدم تا در این صفحه دیدگاه آزاد خودم را بیان کنم.

    فارق از این مباحث من شخصا خیلی تمایل دارم که این ارتباط بین من و شما به صورت دوستانه و حرفه ای ادامه پیدا کند و پیشنهاد می کنم که این بحث تحریک برانگیز رو در همین جا مختومه کنید.
    می تونید توی فیس بوک یا توییتر یا جی میل از طریق آی دی من با من در ارتباط باشید.

    موفق و سربلند باشید

  14. afsharm

    یکی از مهمترین دلایل علاقه من به حضور در فناپ همین هدف متعالی بود که شما ذکر کردید. هر چند که چیزی که در عمل دیدم کمی متفاوت بود.

    ادامه بحث را ایمیلی دنبال خواهم کرد.

  15. نماینده فلک زده فناپ

    سلام به همه دوستان
    با عرض ادب و احترام بنده نماینده یکی از استانها برای فناپ در قرارداد پوز بانک صادرات هستم از روزی که با این مجموعه آشنا شدم متوجه شدم یه تعداد فارق التحصیل از خدا بیخبر که اصلا براشون دیگران مهم نیستند و فقط از مدیریت جلسه رفتن را بلدن اونجا را تشکیل داده با تمام نماینده های استان ها هم در ارتبات بودم سر همه کلاه میذارن بهد هم میگن < به اصطلاح گفتنی > و … در ضمن یه چیز جالب خواستین اسکن صورت وضعیت صادر شده فناپ را میزارم تا دزد بودنشون ثابت بشه اونا حتی جرئت جواب نماینده دادن را ندارن خودشونا قایم میکنند پشت منشیاشون والله اگه یکیشون مرد باشه ولی بازم شالام خیر زندگی و بچه هاشونا ببینن مگه اونا دل ندارن حالا هرکی هر چی شد که بشه ولی اگه خدایی باشه درست میشه

    راستی یکی به من میگه چجوری از دست این از خدا بیخبرا راحت بشم .

  16. afsharm

    البته منظور این نوشته بررسی وضعیت داخلی و تیم‌های برنامه‌نویسی مرتبط با فناپ بوده است. تقریباً در همه شرکت‌های برنامه‌نویسی وضعیت داخلی و بیرونی تفاوت اساسی با هم دارند. دیدگاه کارمندان یک شرکت با دیدگاه مشتریان یا شرکای یک شرکت نیز با هم خیلی متفاوت هستند.

  17. s.a

    من هم در شرکت داتکس مشغول به کار بودم و کاملا با مطالب بالا موافق هستم. روحیه همکارها خوب بود اما کار کاملا مطابق با نظرات شخصی دو سه نفر بود و امکان استفاده از تجربه شما و یا کسب تجربه خوب نبود. در آخر هم به طور ناگهانی و بدون بودن دلیل به من اعلام کردند که از سر ماه دیگر تشریف نیارید. به جز نیاوردن دلیل، وقتی گواهی اشتغال به کار هم خواستم کار و سمت دیگری رو برای من اعلام کردند.

    برای دوستمون هم بگم که مطمئنا داتکس رو با فناپ اشتباه نگیرید و اگر میتونید جای دیگری رو برای یک لقمه نون حلالتون پیدا کنید.

  18. Reza

    باسلام خدمت همه دوستان
    بنده به مدت 5 سال در یکی از این شرکت های نرم افزاری و ارایه خدمات زیر ساخت یکی از بانکهای تخصصی کشور مشغول به خدمت هستم. ضمن تایید تمامی صحبتهای دوست خوبم افشار باید اعلام کنم تمامی مشکلات از بانک محور بودن اقتصاد کشورمان نشات میگرد. وقتی بانک میشه اول و آخر ماجرا که تمامی بودجه ها و هزینه ها را معطوف به خودش می کند طبیعی است هلدینگ ها و شرکت های آی تی در این بستر خدمات به شکل نادرست شکل بگیرند. وقتی حقوق دریافتی برنامه نویس و امنیت شغلی حوزه نرم افزار و سخت افزار بانکی از همه جا بیشتر می شود، طبیعی است که من بعنوان یک برنامه نویس ایرانی که مزایای شغلی علی رغم علایق شخصی برایم ارجحیت دارد (آن هم در ایران) در اولویت اول انتخاب کنم.خوب بخاطر دارم وقتی شرکت قبلی که در حوزه نوپای نرم افزار سلامت و ایمنی کار میکرد با مشکلات مالی شدیدی دست و پنجه نرم می کرد و برای بقای خود می جنگید. مطمئنا وقتی حاکمیت دولتی وارد قضایا و داستان می شود، بدرستی همگی ادعای آقای محبی را تایید می کنیم که استعداد های فردی نادیده گرفته می شوند،از همه چیز شاهد باند و باندبازی و مفت خوری گروهی هستیم، افراد نالایق روی کار هستند و مسیر رشد و توالی ناصحیحی مقابل شماست. اکنون پس از گذشت 5 سال فعالیت حوزه بانکی بنده هم همانند آقای محبی به این نتیجه رسیدم نان و پنیر و سبزی را به چلوکباب ترجیح دهم. چرا باید شرکت فلان که پروژه کلان نظام بانکی دستش هست همه منابع مالی در دستش باشد و به کارمندانش حداقل حقوق میانگین 6 میلیون حقوق و وام های مسکن 50 میلیون تومانی بدهد. مگر در کشورمان برنامه نویس خبره کم داریم یا حوزه خدمات نرم افزاری ما معطوف به نظام بانکی شده است و یا خدمات نرم افزاری در کشور ما در حوزه هوا و فضا، لجستیک، سلامت و بهداشت، صنعت شکل نگرفته است.

    1. Post
      Author
      افشار محبی

      رضا جان خیلی متاسف شدم وقتی که دیدم شما هم در این موضوع دچار تجربه منفی شدین.

      متاسفانه باند بازی در خیلی از بخش ها وجود دارد. و این یکی از بزرگترین چالش های ایران در بهبود بخش خصوصی و به طور کلی اقتصاد کشور است.

      من هم فکر می کنم در حوزه های غیر از بانک و بانک داری هم امکان فعالیت هست. ولی شاید زمان ببره تا مدیران به قابلیت های IT در بخش های دیگر مثل سلامت یا حمل و نقل پی ببرند. البته این نکته را هم داشته باش که علی الظاهر در کشورهای غربی هم این شرکت های بانکی و مالی هستند که بودجه بیشتری برای IT پرداخت می کنند.

    2. سيما

      ميشه يكي منو راهنمايي كنه
      من داتين باهام تماس گرفته ك براي عقد قرارداد واحد پشتيباني برم
      الان در حال حاضر از شوايط شغليم راضي ام اما نامرتبطه ر دليل جا ب جاشدنم هم همينه- لطفا منو راهنمايي كنيد

      1. Post
        Author
        افشار محبی

        این مطلب مربوط به هفت سال پیش است. به نظرم نباید برای تصمیمات امروز از اطلاعات هفت سال پیش استفاده کنید. از اون وقت تا حالا هم فناپ و هم داتین و هم ما خیلی تغییر کرده ایم.

          1. Post
            Author
            افشار محبی

            به نظرم بهترین راه اینه که با مدیر مستقیمت در اونجا صحبت کنی، از چند نفر از کارمندهای جاری اونجا پرس و جو کنی. و دست آخر این که یکی دو ماه آزمایشی در اونجا کار کنی. اگه این کارها رو کردی، نتیجه اش را هم اینجا بزار برای استفاده همگان.

  19. eivazi

    باسلام
    بنده در شرکت فناپ بخش پرداخت مشغول هستم – به نطر بده یکمی دارید بی انصافی میکنید – اگر باند بازی موجود در کل شرکت ها رو ندید بگیریم – این موضوعی که میگید شاید بلد و بزرگ بنظر برسه ولی هر جایی برید یه سری شرایط تقریبا شبیه به هم هستن – ضمنا – مادر فناپ مدیران با تجربه ای داریم _ بدون توجه به اینکه تحصیلات دانشگاهی دارند یا نه – بسیار انتقاد پذیر هستند و با ما تعامل و مداکره در همه زمینه ها دارند – به نظر میرسه عدم تسویه به موقع که ربطی داره به شرکت منابع انسانی این مجموعه داره رو نباید تعمیم داد به همه تجربیاتی که تونستید کسب کنید توی اون محیط و در تعامل با همکارانتون و خب مزایایی که خبر دارم همه دوستانی که در فناپ هستند اونها رو دارند .
    پس کمی منصفانه به قضیه نگاه کنید نه ارمانگرایانه – با توجه به اهداف کلان که در هر شرکتی وجود داره شخصا اینکه روی تجربه شخصیه یک نفر سرمایه گذاری بشه و اون تجربه یه جایی زیان کنه مورد قبول نیست مگر اون فرد ذینفع یا مدیر اون مجموعه باشه که ریسک های مالیش رو بپذیره – پس مسلما نمیشده از تجربه های شخصی دوستان استفاده کرد .
    در زمینه این موضوع که دوستان اشاره کردند – اینکه انعطاف لازم رو برای کار در محیطی غیر از کسب و کار شخصی رو دشته باشید هم بسیار مهمه و این موضوع به روحیات افراد بستگی داره که گویا شما بیشتر مایل به داشتن کسب و کار شخصی بودید و این موضوع در متنی که نوشتید و موضع گیریتون به فناپ بی تاثیر نبوده .
    امیدوارم کسب و کار خودتون موفق باشه و شما برای نیروهاتون مدیری نباشید که اینقد انتقاد پشتش بیاد .

    باتشکر

    1. Post
      Author
      افشار محبی

      این مطلب مال شش سال پیش است. در این مدت هم دیدگاه‌های من خیلی عوض شده و هم فناپ. حتی بازار کار و وضعیت IT هم خیلی تغییر پیدا کرده. در تمام این مدت دوستان خوبی را در فناپ می‌شناخته و می‌شناسم که به کارشان وارد هستند و خوب کار می‌کنند. ولی این باعث نمی‌شود که از تندی انتقادم نسبت به فناپ و خیلی چیزهای دیگر کم کنم. باور کنید یا نه در آن مدتی که در آن زمان در آن وضعیت به سر بردم اوضاع خیلی خوبی را شاهد نبودم. تجربه مشابه ولی خیلی کوتاه مدت تری هم سال پیش با یک شرکت معروف دیگر در زمینه ارائه اینترنت داشتم که متاسفانه آن هم ختم به خیر نشد. کلا بازار کار IT در کشور خیلی خوب نیست.

    2. ناشناس

      با سلام خدمت جناب آقای مهندس عیوضی و همچنین تمامی دوستانی که مطالب من رو مطالعه می کنید
      من مرداد ماه ۹۹ با این شرکت و شخص شما مصاحبه داشتم با توجه به اینکه من شاغل بودم و قصد داشتم تغییر شغل بدهم دو جلسه فنی با من برگزار شد یعنی عملا با توجه به مرخصی دو روز در ماه فرصت انتخاب یکماهه من سوخت شد در صورتی که جلسه دوم دقیقا همان سوالهای تکراری فنی جلسه اول مجدد پرسیده شد که با توجه به تجربه کاری بنده هم در حوزه بانکی و هم غیر بانکی در یکی از سازمانهای بزرگ در مصاحبه بازخورد بسیار بدی داشتید در صورتی که هدف باید سنجش میزان اطلاعات باشد نه توهین که در نهایت منجر به همکاری یا عدم همکاری می شود که باید حتما این تصمیم گیری فنی در جلسه اول که اسکایپی برگزار شده بود انجام میشد نه اینکه مجدد یک روز دیگر با سوالات تکراری وقت یک نیروی انسانی گرفته شود
      نکته خیلی مهم دیگر اینکه در جلسه دوم حضوری نگهبانان حدود ۲۵ دقیقه من را در سالن انتظار نگه داشتند و بعد از اینکه من خدمت شخص شما آقای مهندس عیوضی رسیدم با توجه به اینکه علت تاخیر را پرسیدید من پاسخ دادم که نگهبانان تعلل کردند با من برخورد بدی کردید در صورتی که من مقصر نبودم !!! و این موارد کاملا نشان از عدم مدیریت و عدم تدبیر و عدم هماهنگی در سازمان شماست
      وجالب اینکه با من برای یک سمت شغلی از چند واحد مختلف به طور همزمان برای یک فیلد تماس گرفته میشد و روزهای مختلف قرار ملاقات فیکس میشد که اگر متوجه نمیشدم باید حدود چهار پنج روز به پردیس رفت و امد میکردم!!! و عملا نفر قبلی تماس می گرفتند و رفتار همکار قبلی را توبیخ و تخریب میکردند که این موارد برای شرکت فناپ ضعف های بسیار بزرگی بود
      یکی از مواردی که بسیار ناراحت کننده بود که آن زمان حدود ۲۰۰ نفر برنامه نویس و نیروی تست را شرکت فناپ در سایر واحدها همزمان در وضعیف بلاتکلیف قرار داده بود تا خودشان استعفا دهند و بگذارند بروند آن هم در این شرایط کرونایی آن هم برای یک پروژه که با مشکلاتی مواجه شده بود و این مشکل در حد عدم رسیدن پروژه نهایی به نتیجه قطعا از عدم مدیریت مناسب است نه نیروی انسانی!!!
      در مورد مشکلات محل کار کنونی من سوالات پرسیدید که من وقتی پاسخ شما را دوستانه دادم با بازخورد منفی شما روبرو شدم در هر حال یک فرد مشکلاتی دارد که میخواهد محل کار قبلی را ترک کند و شما واقع بین نبودید و این مورد را سوژه ای علیه خود من استفاده نمودید
      و نکته مهم دیگر اینکه به نسبت کاری که من در یک سازمان دیگر و حقوقی که داشتم شرکت فناپ با انتظارات فنی بیشتر حقوقی تقریبا نصف و کاملا غیر استاندارد و بسیار پایین برای این فیلد در نظر گرفته بود که واقعا خودخواهی تا این حد تاسف برانگیز بود
      در هر حال توصیه من این است که نقدپذیر باشید و در صورت امکان چند سالی را استعفا دهید و در سایر سازمان ها به طور مثال کنار مدیری مثل مدیر قبلی من با سمت تضمین کیفیت و تست مشغول به کار شوید شاید تجارب مناسب را در حوزه مدیریت و تست و تضمین کیفیت بدست آوردید باشد که دعاگوی من باشید چنانچه نقدپذیر باشید با تشکر فراوان🙏🙏🙏
      در ضمن دوستانی که عنوان میکنند این مطالب قدیمی هست من نظر جدید دادم تا همچنان به فناپ چشم امید نداشته باشید و تقریبا وقت ارزشمند خود را حتی برای مصاحبه ها ندهید.

  20. بهار

    سلام
    من هم چند ماهی تو یکی از زیرمجموعه های شرکت فناپ کار کردم. از همه امکانات و خدماتی که برای کارمندان ارائه میدادند کاملا راضی بودم و عاشق کارم بودم و روز بروز بفکر پیشرفت بیشتر بودم و در جهت یادگیری بیشتر تلاش میکردم. به مدیرانش هم خیلی اعتمادداشتم و به خودم میگفتم اینا بهترین مدیران در سطح کشورن. تا اینکه یکی از همکاران بدلیل غرض شخصی و فامیلی قصد زیرآب زدن منو کرد وتهدید به این شدم که کاری میکنم که اخراج بشی. من که به مدیریت درست مجموعه باور داشتم این حرف رو اصلا جدی نگرفتم.و متاسفانه فقط سکوت میکردم و کار. ولی در عین ناباوری شاهد این شدم که مدیریت ابتدا با بیکار گذاشتن من که بدترین چیز برای من بود شروع به کنار گذاشتنم کرد و از تیم جدام کردن و من متوجه این موضوع نشدم چون هنوز بمدیریت مجموعه اعتماد داشتم و سپس بحث آزمون دادن من رو پیش کشیدند و از حدنساب نمره قبولی حرفی نزدند (البته خود نحوه آزمون هم خیلی جای بحث داشت ابتدا گفتند شفاهی و از چیزایی که تا کنون انجام دادید ازت امتحان میگیریم و دم آزمون گفتند کتبی و از چیزی که اصلا بابتش آموزش ندیده بودم ازمون گرفتن) طبق نمره دادنشان که نمیدونم حساب شده بود یا به عدالت، بالای ۶۰ گرفتم. حجمه ها روانی زیادی رو تحمل کردم و متاسفانه فقط سکوت میکردم چون عاشق کارم بودم و متنفر از حاشیه، داشتم رو کارم سوار میشدم که یهو متوقفم کردند. و برای نمره گفتند باید بالای x میگرفتی و در اخر هنوز مانده به پایان قراردادم در حالی که روزه بودم توسط مدیریت تهدید شدم و تهمتی مبنی بر اینکه من نرم افزاری روی سیستمم هست که میتونه اطلاعات اونجا رو ب بیرون بفرسته و حتی نمیدونم کی و چطور و چه موقع اونو رو سیستمم نصب کرده (بعدا متوجه شدم نرم افزار وب کم مانیتور بود من رو خیلی ساده فرض کردند ولی من ساده نبودم و نیستم من فقط میخواهم یک انسان شریف باشم). از این کار غیر انسانی و هم دستی مدیر با کارمند شوکی بمن دست داد که تمام سیستم و باورام و اعتمادم و اعتقاداتم جلوی چشمام رومبید و دچار حیرانی شدم. البته من اینقد دچار سردرگمی شدم که حتی موضوع رو پیگیری نکردم چون بنظر من تو سیستمی که چنین کسانی وجود دارد که براحتی با روح و روان یک انسان، بدلیل منافع و غرایض شخصی وحشیانه بازی میکنند، شکایت و پیگیری مسئله کار بجایی نخواهد برد و این خود سیستمه که به مدیرانش اجازه چنین رفتار غیرانسانی میده. از مدیریت اونجا یک چهره غیرانسانی و بی شرف در ذهن من نقش بسته که قادره هر انسانی رو زیر پا بگذاره.
    امیدوارم کسانی که بعد از من دچار چنین مشکلی شدند منو حلال کنن که پیگیری نکردم. من واقعا توانایی مواجه شدن با کسانی که خارج از اخلاق رفتار میکنن رو ندارم و نداشتم.
    ممنونم آقای افشار از سایتتون چون اولین باره که چنین مسئله ای که از لحاظ روحی و روانی به من لطمه زده رو دارم با صدای بلند میگم.
    هر چند من بعد از ۴ ماه یا علی رو گفتم و حالم بهتر شده ولی هیچ وقت حتی کسی که کمترین نقش تو این موضوع داشت رو حلال نمیکنم و از مظلوم بودن خودمم متنفرم (اما نمیتونستم برخلاف ذاتم که از تنش دوری میکنه رفتار کنم.)
    راستی با وجود اینکه لحظات شاد و خوبی رو تو مجموعه داشتم ولی همکارای خیلی خیلی بی معرفتی داشتم که حتی ارزش یاد کردن هم ندارن.

      1. بهار

        چقد مهمه که کدوم زیرمجموعه بود؟ امثال من از یه مجموعه کلی آسیب میبینن، از یه سیستم، دیگه اینکه کجا بود چه اهمیتی داره؟ بعدها بخاطر طلبکاری مالی من از شرکت یه فرصتی پیش اومد که از خود سیستم مرکزیشون باهام تماس گرفتن ومن حال ماجرا رو براشون تعریف کردم و گفتم توی سیستم فاسدشون بر روان یه کارمند چه گذشت و اینکه چطور براحتی کرامت یه انسان شریف رو له میکنن، ولی اصلا اهمیت ندادن و هیچ پیگیری صورت نگرفت. حالا واقعا برای شما چه اهمیت داره که کدوم زیرمجموعه اش بود…. وقتی سیستمی از مرکزش فاسد باشه

  21. Pingback: سه سال استارتاپ و کارآفرینی - وبلاگ افشار محبی

  22. بهار

    چقد مهمه که کدوم زیرمجموعه بود؟ امثال من از یه مجموعه کلی آسیب میبینن، از یه سیستم، دیگه اینکه کجا بود چه اهمیتی داره؟ بعدها بخاطر طلبکاری مالی من از شرکت یه فرصتی پیش اومد که از خود سیستم مرکزیشون باهام تماس گرفتن ومن حال ماجرا رو براشون تعریف کردم و گفتم توی سیستم فاسدشون بر روان یه کارمند چه گذشت و اینکه چطور براحتی کرامت یه انسان شریف رو له میکنن، ولی اصلا اهمیت ندادن و هیچ پیگیری صورت نگرفت. حالا واقعا برای شما چه اهمیت داره که کدوم زیرمجموعه اش بود…. وقتی سیستمی از مرکزش فاسد باشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *