
۱- رعایت ساعت دقیق وقت مصاحبه توسط مصاحبه کننده: اگر شرکت نمیتواند در مورد زمان شروع مصاحبه منظم باشد پس در مورد خود مسائل کاری و پرداخت حقوق هم نمیتوان توقع زیادی از آنها داشت.
۲- گم شدن یا دم دست نبودن رزومهای که قبلاً برای آنها فرستاده بودید: باز هم نشانه بینظمی شدید است.
۳- پرسیدن سوال از تمام زمینههای برنامهنویسی خصوصاً اگر عنوان شغلی مورد تقاضای شما صرفاً یک حیطه خاص مثل وب را پوشش دهد. در بعضی از مصاحبهها هم از C# سوال پرسیده میشود هم از ASP.NET، SQL/SQL Server، WPF، WCF و خیلی چیزهای دیگر. پرسیدن سوال از زمینههایی چنین متنوع معنیاش این است که تیم توسعه آن شرکت چیز زیادی از توسعه نرمافزار نمیداند.
۴- پرسیدن سوالات مرسوم در گزینشهای ادارات دولتی: مثل پرسیدن سوال از گرایشات سیاسی یا وضعیت مذهبی فرد مصاحبه شونده. پرسیدن این طور سوالات یعنی تمرکز آن شرکت صرفاً بر روی مهارتهای برنامهنویسی شما نیست و معیارهای دیگری هم دارد. به همین خاطر در این طور شرکتها سطح فنی معمولاً پایین بوده و معیار سنجش افراد به جای تسلط فنی آنها، نوع گرایش سیاسی یا مذهبی آنها خواهد بود.
۵- حضور خانمها با ظاهر غیر معمول یا وجود آزادی غیر معمول در رفتار کارمندان شرکت. این موضوع هم نشانه بینظمی است و هم مثل مورد قبلی نشانه عدم تمرکز شرکت مذکور در امور توسعه نرمافزار است. در این طور شرکتها وقت افراد بیشتر به گپ زدنهای غیر کاری میگذرد تا به امور کاری.
۶- تاکید بیش از حد بر معدل و نمرات دانشگاهی بدون توجه به مهارتها و قابلیتهای ملموس فرد مصاحبه شونده.
Comments
خیلی ممنون
استفاده کردم
اگر عاقل باشم از تجربه استفاده می کنم
و الا خودم تجربه می کنم
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.