یک: محدودیت دولتی
دولت بنا به دلایل خاص خودش دسترسی به بسیاری از سایتهای اینترنتی را مسدود کرده. تا زمانی که این سایتها فقط سایتها خبری فارسی و حتی خبری انگلیسی زبان و سایتهای غیر اخلاقی (نسبت به عرف رایج جامعه ما) بودند نگرانی زیادی وجود نداشت. اما وقتی که دایره حملات گسترش یافت و به جای بستن یک یا چند وبلاگ خاص کل وردپرس (صفحه login یا صفحه tagها) بسته شد و وقتی که ف.ی.ل.ت.ر.ی.ن.گ کور شد و هر نوع search گوگل را که دارای کلمات دو پهلو بودند را هدف قرار داد (مثلا عبارت asp.net error number assembly version 1.xxx را در گوگل جستجو کنید) و وقتی که امکانات اجتماعی مشترک مثل FeedBurner در محاق توقیف فرو رفت، دیگر نمیشد نگران نبود. با این محدودیتها استفاده از اینترنت حتی برای کسانی که فقط قصد استفاده از اینترنت برای موارد فنی و علمی را داشتند هم به شدت سخت شده است.
دو: محدودیتهای بینالمللی
سایتهای خارجی خصوصاً آمریکایی هم ما را بینصیب نگذاشتهاند. روز به روز سرویس دهندگان بیشتری ما را از دایره خارج میکنند. یک بار SourceForge نمیگذارد پروژهها Open Source را دانلود کنیم. یک بار گوگل جلوی استفاده از Chrome را میگیرد. یک بار فلان Data Center که اتفاقاً تعدادی سایت برنامهنویسی معروف را هم میزبانی میکند جلوی IPها ایرانی را میگیرد و همین طور الی آخر. توی خیلی از سایتها موقع ثبت نام از شما قول میگیرند که نکند یک وقت ایرانی باشید! بیشتر سایتها هم که در لیست کشورهایشان اصلاً اسم ایران را ندارند. آن وقت ما بیچارهها مدام باید IPمان را از این و اون مخفی کنیم که مبادا هویتمان معلوم شود. هر جا هم خواستیم عضو شویم خودمان را اماراتی، عراقی یا افغانستانی معرفی کنیم.
سه: محدودیتهای شرکتی
از آنجا که دولت ایران و دول خارجه موفق نشدهاند تمام اینترنت را به روی ما ببندند و هنوز آب باریکهای از آن جریان دارد، شرکتهای نرمافزاری وارد بازی شده و تصمیم به تعطیل کردن باقیمانده اینترنت گرفتند. چون آنها هم بنا به دلایل خاص خودشان دوست ندارند برنامهنویسهایشان به هر جایی سرک بکشند. پس باید آنها هم باید بساط ف.ی.ل.ت.ر.ی.ن.گ خودشان را علم کنند. اما از آنجا که مسئولان شرکتی هم مثل مسئولان دولت خودمان و مسئولان دول خارجه حوصله ندارند این کار را با دقت انجام دهند و سایتها، افراد و اهداف مختلف را از هم تفکیک کنند، میزنند و اندک باقیمانده اینترنت را هم از بین میبرند. مثلاً میخواهند hotmail را ببندند اما MSN را میبندند در نتیجه کل سایتهای مایکروسافت حتی MSDN هم از کار افتاده یا با مشکلات خیلی شدید مواجه میشوند.
تو را به خدا یک نفر موضوع را جدی بگیرد. اگر اوضاع به همین صورت پیش برود از اینترنت هیچ چیزی باقی نخواهد ماند. نتیجه این کارها فقط بازگشت به عقب خواهد بود. شاید دول خارجه با محدود کردن ما چیز زیادی ضرر نکنند. اما دولت خودمان با این کارها فقط جلوی رشد صنعت نرمافزار را گرفته و باعث میشود صف مهاجرین به کانادا و استرالیا طولانیتر شود. شرکتهای محترم هم اگر محدودیتها را آگاهانه و با دقت اعمال نکنند باعث میشوند من برنامهنویس به جای استفاده از تجربه دیگران در حل مسائل سعی کنم خودم راه حلی را با سعی و خطای فراوان و اتلاف خیلی زیادتر پیدا کنم. از طرفی باعث بروز جو بدبینی در شرکت شده و باعث میشوند افراد تشویق شوند به پیدا کردن راههای فرعی. خداوند آخر و عاقبت همه ما را به خیر کند.
Comments
شرکتهای محترم هم اگر محدودیتها را آگاهانه و با دقت اعمال نکنند…
من به عنوان يک فيلتر کننده اينترنت در شرکت با اين عبارت و استدلال شما کاملا موافق هستم. به طور کلي نوشته اي است که از استدلال و متانت لازم و کافي برخوردار است. از نظر من شرکت ها بايد خيلي از سايت هاي تفريحي، خبري و سياسي و … را فيلتر کنند، اما در دسترسي به اطلاعات و منابع مطالعاتي بايد کاملا آزاد و باز عمل کرده و جلوي هر گونه اشتباه را سريعا بگيرند