جمع کردن تیم برای یک کار ریموت

چند وقت پیش برای یک کار ریموت که قرار بود به صورت انجام پروژه‌های سفارش مشتری (outsource) باشد شروع به جمع کردن تیم کردیم. پروژه قرار نبود خیلی بزرگ باشه پس تعداد اعضای تیم هم قرار نبود خیلی زیاد باشند. با این وجود انجام این کار مثل کارهای مشابه دیگر دارای تجاربی بود که بد نیست اینجا مروری رو اونها داشته باشم.

طبق معمول این‌جور کارها اولین مشکل نامناسب بودن رزومه افراد بود. این همه در جاهای مختلف راجع به کیفیت رزومه صحبت شده و میشه ولی باز هم شکل و شمایل نامناسب رزومه‌ها و حقایق درون اونها غوغا می‌کرد. مورد داشتیم که تمام جزییات اطلاعاتی خودش از جمله کد ملی، شماره پاسپورت و آدرس دقیق منزل، نمونه امضا و… را در رزومه آورده بود در حالی که نیازی به این همه اطلاعات نبود. رزومه بعضی دوستان بیشتر لیستی بود از تکنولوژی‌های مختلف توسعه وب و توسعه نرم‌افزار و چیز زیادی راجع به پروژه‌های انجام داده شده، مسئولیت‌های محوله در شرکت‌هایی که کار کرده بودند و… را نمی‌شد از اون فهمید. از رزومه تعدادی دیگر از کاندیداها حتی نمی‌شد فهمید شهر محل سکونت آن‌ها و دانشگاهی که تحصیل کرده بودند چه بوده. در بعضی از رزومه ها هم متأسفانه می‌شد بزرگ نمایی را دید که اثر خوبی روی دریافت‌کننده رزومه ندارد.

علاوه بر بهبود رزومه توصیه می‌شود که برنامه‌نویسان ردی از خودشان در فضای آنلاین به جا بزارند که بیشتر بشود با اونها، تجارب و سلایقشون آشنا شد. همکاری در یکی تا دو تا پروژه open source، نوشتن وبلاگ، جواب دادن به سؤالات در StackOverflow و موارد مشابه کمک زیادی در این موضوع می‌کنند. مشارکت در eventها و کنفرانس‌ها و همایش‌های غیر مجازی هم با‌ ارزش است.

به خاطر صرفه جویی در زمان مصاحبه‌ها و افزایش دقت انتخاب، از هر کدام از کاندیداها خواستیم که یک نمونه برنامه برای حل یک مسأله فرضی بنویسند. این روش خروجی خوبی داشت. نمونه کدها چیزهای زیادی راجع به نویسنده خود می‌گفتند و باعث راحتی انتخاب می‌شدند. مصاحبه تلفنی هم روشی بود که باعث صرفه جویی در وقت طرفین و راحتی کار می‌شد. نیاز اجباری به ملاقات حضوری در همان ابتدای کار نبود.

یکی از نکاتی که به شخصه انتظار مشاهده آن را داشتم، تنوع بالا در رنج حقوقی بود. کاندیداها دستمزد مورد نظرشان را به صورت ساعتی اعلام کرده بودند. برای یک برنامه‌نویس متوسط وب از پیشنهاد ساعتی ۱۰ هزار تومان داشتیم تا ساعتی ۵۰ هزار تومان. این موضوع را بارها در بازار تولید نرم‌افزار ایران دیده بودم و می‌بینم و به همین خاطر انتظار مشاهده مجدد آن را داشتم. دلیل آن می‌تواند نوسانات بازار ایران باشد، نوساناتی مثل هزینه مسکن، قیمت طلا و دلار، بازار بورس و بی ثباتی اقتصادی. اما دلیلش هر چه که باشد، اثرش اصلاً خوب نیست و باعث بی نظمی شدید در بازار کار تولید نرم‌افزار می‌شود.

نکته دیگری که مشاهده اون جالب توجه بود این بود که وقتی بعضی کاندیداها متوجه می‌شدند که پای مشتری یا شرکت خارجی در میان است خود به خود کمی توقع مالی‌شان را بالا می‌بردند. این‌جور مواقع حس می‌کنم مشتری خارجی هم مثل توریست به نظر می‌رسد که قیمت همه چیز از هتل و ورودی موزه بگیر تا رستوران، برایش افزایش پیدا می‌کند. نمی‌توانم دلیل محکمی برای مخالفت با این موضوع (به شرط اینکه افرایش توقع مالی یک دفعه ای به دو برابر نرسد) پیدا کنم خصوصاً اینکه کار مرتبط با مشتری خارجی ریسک‌های خاص خودش را هم دارد. ولی به هر حال اگر بخواهیم مقصد مناسبی برای بازار جهانی outsource باشیم باید فکری به حال این موضوع هم بکنیم.

ایده‌آل یک تیم remote این است که افراد مستقل از زمان و مکان باشند. اما در یک دنیای واقعی، استقلال از زمان کار ساده‌ای نیست. در یک پروژه معمولی و در یک تیم معمولی نیاز هست که افراد بیشترین ساعت کار مشترک را با هم داشته باشند و اگر هم این مقدور نیست اقلاً ساعت کارها منظم و از قبل مشخص شده باشد. این مشکلی بود که با یکی دو تا از کاندیداها داشتیم. اونها می‌خواستند زمان کاری‌شان باز بشد و هر روز در زمانی که از قبل معلوم نیست و برای خودشان مناسب است شروع به کار کنند.

طی این فرایند یکی از کاندیداها با ما مشکل پیدا کرد. مجموعه ما به نوعی استارتاپ حساب می‌شود و این کاندیدا به همین دلیل نتوانسته بود به ما اعتماد کند. ایشان به نوعی مجموعه را دارای نقایصی دانسته و حتی کلاهبردار فرض کرده بود. به همین دلیل مطلب تندی علیه مجموعه در وبلاگش منتشر کرده بود. بهتر بود این دوست عزیز قبل از داوری، از خود ما اطلاعات بیشتری درخواست می‌کرد. و بهتر بود ما هم اطلاعات بیشتری از خودمان در وب سایت و وبلاگ می‌گذاشتیم و از قبل با شرکت در eventهای مرتبط با برنامه‌نویسان خودمان را بیشتر به جامعه برنامه‌نویسان می‌شناساندیم.

این قصه سر دراز دارد. در صورت مناسب بودن شرایط، راجع به ادامه این تجربه، خصوصاً در مورد موضوع دورکاری و تفاوت‌های فرهنگی و تایم زون هم خواهم نوشت. شما هم اگر تجربه مشابهی دارید ما را بی نصیب نگذارید.

Comments

    1. Post
      Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *