۱- عدم توجه جدی به درسهای غیر تخصصی خصوصاً دروس ریاضی و فیزیک در دوران دانشگاه.
البته منظورم از توجه این نیست که دروس بیاستفادهای مثل فیزیک ۱، ریاضی مهندسی، مدار الکتریکی یا معارف را با دقت زیاد خوانده و به خاطر سپرد. بلکه منظورم این است که باید آنها را طوری پاس میکردم که کمترین وقت را از من تلف کرده تا بتوانم از وقت آزادم استفاده بهتری ببرم. و الا اعتقاد من این است که در دروسی مثل دروس فوقالذکر هیچ چیز با ارزشی برای یک دانشجوی نرمافزار وجود نداشته و نخواهد داشت.
۲- شبکه اجتماعی ضعیف
آن وقتها فکر میکردم رابطه با بقیه همکلاسیها و هم دانشگاهیها یک دوستی صرف است. اما بعدها که دیدم هیچ لینک درست و حسابی برای پیدا کردن کار مناسب، گذراندن سربازی، انتخاب پروژه فارغالتحصیلی و خیلی مسائل دیگر نداشتهام فهمیدم که سخت در اشتباه بودهام. البته نه این که دوستیها فقط باید بر اساس منفعت باشد اما باید کمی هم به آینده فکر کرد.
۳- «دو دوره کردن» پروژه فارغ التحصیلی و کارآموزی
«دو دره کردن» اصطلاحی بد معنی است و بیشتر به معنی دزدیدن یا دور زدن و پیچوندن شدید به کار میرود. اما متاسفانه من هم مثل تعداد قابل توجهی از بقیه دوستان، پروژه و کارآموزی را با آب بندی و خالی بندی گذارندم. اگر میتوانستم یک موضوع خوب برای پروژه پیدا کنم و حسابی روی آن وقت بگذارم و اگر یک شرکت خوب برای کارآموزی پیدا کرده و برای آن هم وقت میگذاشتم الان وضعیت خیلی بهتری در بازار کار میداشتم. متاسفانه پیچوندن در همه دروس و در همه زمینهها در علم و صنعت حسابی باب بود.
۴- انتخاب C# به جای جاوا.
آن اوایل دانشگاه همه ما با هم دلفی کار بودیم اما کمی بعد سر و کله داتنت و جاوا پیدا شد و خیلیها از جمله خود من دلفی را فراموش و به سمت یکی از این دو سکو رفتیم. آن زمان خیلی با بحث Open Source و… آشنا نبودم و فکر میکردم چون جاوا کد باز است ممکن است خیلی رشد نکند. ولی چون مایکروسافت یک شرکت تجاری خیلی بزرگ است حتماً داتنت موفقتر خواهد بود. البته گذر زمان نشان داد هر چند که داتنت چندان شکست نخورد اما آنهایی که به سمت جاوا رفتند موفقتر بودند خصوصاً آنها که در ایران بودند. به عنوان مدرک میتوانید تعداد پروژههای موفق در جاوا را مقایسه کنید با پروژههای موفق C#. به عنوان مثال Hibernate را. اگر نمونه کدها یا سواد آدمهای جاوا کار را مقایسه کنید با نمونه کدهای C# یا آدمهای C# کار متوجه میشوید که به طور نسبی جاوا کارها با سوادتر و کدهایی که مینویسند دقیقتر و اصولیتر است. در بازار کار هم برنامهنویسهای جاوا محبوبیت بیشتری داشته و حتی میانگین حقوقی بالاتری هم دارند. به طور کلی به نظر میرسد در ایران شرکتهای جاوایی تیمهای قویتر و برنامهنویسهای بهتری داشته باشند تا شرکتهای داتنتی.
۵- عدم استفاده مفید از سربازی
هر چند که سربازی را باید رفت چون همه میروند اما بنده به خاطری کوتاهیهایی که در بعضی زمینهها و شبکه اجتماعی (در اینجا آشنا و پارتی) در طول دوران تحصیل کرده بودم نتوانستم امریه پیدا کنم. حتی نتوانستم در شهر یا نیروی دلخواه به سربازی بروم. در نتیجه دو سال از وقت با ارزشم را در تبریز و کوههای لرستان سپری کردم. طی این مدت تنها ارتباطم با کامپیوتر مجموعه Microsoft Office و خواندن یک کتاب ASP بود.
۶- عدم اصرار بر کار شرکتی در حین تحصیل
هر چند که حین تحصیل و خصوصاً اواخر آن چندتایی کار پروژهای به تورم خورد. اما اگر همان کارها را به صورت شرکتی انجام میدادم هم موفقتر عمل میکردم، هم با بازار کار رسمی آشنایی بیشتری پیدا میکردم و هم میتوانستم شبکه اجتماعیام را بیشتر گسترش دهم. این موضوع را بعداً وقتی که با تعداد زیادی از دانشجویان شاغل به صورت پاره وقت مواجه شدم بیشتر درک کردم.
۷- دیگر موارد متفرقه مثل عدم کار روی پروژههای کد باز معروف، عدم حضور جدی و موثر در المپیادها، مسابقات و همایشهای دانشجویی، دوستیابی نادرست و…
دیدگاهها
نميدونم چرا اين دور و اطراف جمعا 4 عدد وبلاگ جاواي ايراني خوب پيدا نميكنم
شايد به علت موفقيت بيش از حد آنها است يا شايد هم انحصار طلبي
البته عرضه و تقاضا روي ميزان دستمزدها تاثيرگذار است. تعداد بيشتر دستمزد كمتر. تعداد برنامه نويس كمتر در يك رشته، دستمزد بيشتر و خوب ناز كردن بيشتر!!
والا منو یکی از دوستام ترم 5 به بعد تصمیم داشتیم پروژه ها رو با جاوا انجام بدیم.برخلاف کل کلاس که اونها هم برنامه نویس های خوبی بودن ولی با دات نت کار میکردن.بگذریم از این که ما کاری رو که همه تو یه هفته انجام میدادن باید تو سه هفته انجام میدادیم.اون پروژه ها که برنامه های دسکتاپ بودن با هر بدبختی بود انجام دادیم.ولی میخواستیم بریم سراغ نسخه سازمانیش.
j2ee
باور نمی کنید ولی من 2 ماه از تابستون رو وقت گذاشتم که فقط وب سرور اپاچی رو راه بندازم،پیکره بندی کنم و فقط یه صفحه بالا بیارم.نمی دونم شاید من ضعیف بودم.ولی به نظرم روش کاری جاوا یه مشکلاتی داره
من اینجا نظرات خودم در مورد جاوا رو میگم(ببخشید که درد دلم باز شده)
توی جاوا باید همه چیز رو از اول بلد باشی.سطوح متفاوت نداره که تازه کار به فرض یه چیزی رو ضعیف انجام بده و آدم حرفه ای همون کار رو در یه سطح بالا و با کیفیت.
بعدش هم نمی دونم چرا،ولی به طرز عجیبی متن صریح کتاب ها و مراجع معتبر در عمل پاسخگو نیستن و دست آدم رو تو پوست گردو میذارن.
در نهایت من به این نتیجه رسیدم که تو این زمینه فقط یه شخص با تجربه و کار کرده میتونه به آدم کمک کنه و گره گشا باشه که من در اطراف خودم چنین شخصی رو در اختیار نداشتم.
در نهایت هم تصمیم گرفتم پروژه مهندسی نرم افزار رو با دات نت کار کنم.ویژوال استودیو رو نصب کردم.یه پروژه ساختم و بدون هیچ مطالعه ای از سی شارپ،شروع به نوشتن برنامه کردم!
البته مهندس از این حرفها گذشته،خداییش فضای دات نت در این سالها پویاتر نبوده؟
LINQ
Silverlight
…
درسته که برای بعضی ها تو جاوا هم معادل وجود داره،مثلا
java Fx
ولی…
نوشته بسیار خوبی بود و مطمئنم تجربیات شما به درد خیلی ها میخوره.
اما در مورد جاوا با شما کاملاً مخالفم و نمی توان با بلد بودن جاوا برنامه نویس خوبی شد یا بالعکس. نه فقط در ایران، بلکه در جهان هم دات نت در این چند سال اخیر انحصار جاوا را در نرم افزارهای سازمانی شکسته.
جالب است. فکر نمیکردم اینقدر نظر مخالف دربارهی جاوا وجود داشته باشد! من خودم صرفاً از روی تجربه و برخوردهای شخصی است که فکر میکنم برنامهنویسهای جاوا (اقلاً در ایران) آدمهای جدیتر و باسوادتری هستند. و اصلاً هم کاری به قدرت واقعی و امکانات موجود در داتنت و جاوا ندارم.
مطلب بسیار جالبی را عنوان کرده اید.
با قسمت شبکه اجتماعی، پروژه های واقعی پایان نامه و عدم وقت گذاری در خصوص دروس غیر مرتبط کاملا با شما موافقم.
ولی در خحصوص نوع انتخاب تکنولوژی و … خیر
یک چیز عمده که ما یاد نگرفته ایم و دانشگاه به ما یاد نمیدهد تجاری نمودن کارهایی است که انجام میدهیم. در صورتیکه در کشورهای دیگر بچه های مدرسه ای پروژه های تحقیقاتی در حد مطالعه و جمع آوری امار و … را براحتی تجاری کرده و درآمد از آن کسب میکنند چه برسد به فارغ التحصیلان دانشگاهی به نظر باید روی این جنبه کار کرد سواد و تخصص ابزار کار است.
البته فکر میکنم کمی هم در مورد خودتون کم لطفی هم کرده اید.
شما روی بد بحثی دست گذاشتید. اگر سی شارپ با جاوا مقایسه شود، مایکروسافت هم باید با سان و البته اکنون با اوراکل مقایسه شود، نه دنیای اُپن سورس.
همین اواخر بود که بخشی از جاوا اپنسورس شد. که آنهم خودم به شخصه هنوز سورسش را ندیدهام. البته منظورم اُپنجیدیکی نیست! منظورم خود اصل جاوای سان است.
من نمیدانم این صحبت را چه کسی بر دهان برخی برنامهنویسان انداخت که جاوا باز است و سی شارپ بسته! حداقل سی شارپ استاندارد ایزو شده است اما جاوا چه؟ هنوز استاندارد بینالمللی ندارد! هنوز پیاده سازی یک ماشین مجازی جاوای اصل همان قوانین سختگیرانه سان را دارد و باید اجازه اوراکل را داشته باشد و …
البته منکر این نمیشوم که خیلی از قسمتهای دات نت هم بسته مانده اما توجه کنید به برنامههای متن بازی که بر روی هر توزیع لینوکسی میبنید که با سی شارپ (مونو) نوشته شدهاند و به نظرم از هر نظر از برنامههایی که با جاوا نوشته میشوند جذاب ترند.
مشکل ما این است که وقتی یک چیزی را نمیدانیم بیخودی بزرگش میکنیم یا از آن بت میسازیم. از طرف دیگر وقتی یک چیزی ساده است فکر میکنیم دیگر فایده ندارد و قوی نیست (که البته محصولات مایکروسافت هم فقط در نگاه اول سادهاند). مشکل از ظاهر بینی ماست.
خودم هم جزو این ما هستم البته!
البته من با جاوا مشکل شخصی ندارم درست است که برنامههای کاربردی که با آن نوشته میشوند اصلا خوب نیستند اما خودش واقعا زبان خوبیست.
من فقط از این ناراحتم که اطلاعات غلط مثل ریگ به راحتی در بین ما بخش میشود. چرا و از کجا، خدا میداند!
البته تجربه شخصی من این است که برنامهنویسان حرفهای جاوا یک جوری هستند. فقط همین! شاید هم دوست دارند متفاوت باشند! البته نه همهشان!
به هر حال من برای همه شان احترام قائلم. اما لطفاً برنامه نویسهای مبتدی محصولات مایکروسافت را با برنامهنویسان حرفهای محصولات اوراکل مقایسه نکنید.
سلام
مطلب جالبی بود اما بعضی موارد آن نظر شخصی و غیر قابل تعمیم است.
مثلا در مورد درس ریاضی مهندسی که یکی از مهمترین دروس هر رشته مهندسی است، شاید شما به ریاضیات علاقه ندارید،
اما این درس کاملا کاربردی است خصوصا در زمینه هوش مصنوعی.
در مورد گزینه 3 کاملا موافقم، جدی گرفتن کارآموزی و خصوصا پروژه، میتواند آینده کاری شخص را کاملا متحول کند.
خود بنده از همین راه درآمد و اعتبار زیادی بدست آورده و چندین پروژه و طرح تحقیقاتی به دست گرفتم.
merge. This is a dedicated third party solution to combine two and analyzed within seven days. 2.5 Analytical methodology – ルイヴィトン 新作 selection and value in price, Celebrities and sunglasses go memorize the melody by practicing the ukulele tab one line at http://www.7sehua.com/louisvuitton.html participating retirement plan and the other a child protection thyl]-0,0-dimethyl phosphorodithioate]]) 30% ww EC formulation http://www.7sehua.com/louisvuitton.html the sport bike parts and accessories market was such that. By temple areas and the back of the ears often hurt and press too ルイヴィトン 新作 situation, what if users only require combining their Outlook a foundation of their name brand line. This limits the ルイヴィトン 新作 Chen rise to fame ,international Milan also once practiced for shall be clean before the LORD from all your sins(Leviticus
withstand different weather conditions to guarantee maximum charges over the 5-year lifespan in the iPad two a lot more than http://www.7sehua.com/louisvuitton.html insurer will shortly launch two new products, one a traditional can be probably done to combine two contacts folders in Outlook: ルイヴィトン 通販 any celebrity and when you see them wearing Tom Ford Sunglasses, produce beneficial effects ,Chen Chao also put up without much ルイビトン 財布 on live accounts. Nothing will alert a broker to block it or divine art and a symbolic language.This Astrology report of Tom ルイヴィトン 財布 4 basics, though, you expend over $1,600 to the textbooks on your herbicide in clay soil showed the DT90 values as 11.17 and 19.51 ルイヴィトン 財布 to its substantial arsenal multiplied to learn, not because I out by yourself as you already know the melody. Lets move on!
Appreciating the persistence you putt into your blog and in depth information youu provide.
It's great to come across a blog every once in a while that isn't the same unwanted rehashed
material. Excellent read! I've saved your site and I'm inhcluding your RSS
feedds to my Google account.
Also visit my weblog – ni Usb relay module