فکر می کنم برای همه اثبات شده که برنامه نویس ها همیشه به آموزش و یاد گیری نیاز دارند. فرقی هم نمی کند که Full Stack هستید یا نه. فرق نمی کند تازه فارغ التحصیل هستید یا نصف موهایتان سفید شده و تعداد سال های فعالیت تان به عنوان یک توسعه دهنده آرام آرام به بیست نزدیک می شود. هر برنامه نویسی این را باید بداند که اگر چاقویش را تند تند تیز نکند خیلی سریع فسیل شده و باید از گردونه رقابت بیرون برود.
هر پنج سال خیلی چیزها در این صنعت عوض می شود که اگر با آنها تطبیق پیدا نکنیم به حاشیه رانده می شویم. هر ده سال آنقدر همه چیز عوض می شود که اگر به روز آوری نکنیم باید برنامه نویسی را کنار بگذاریم. هر پانزده سال که می گذرد دیگر چیزی مثل قبل نیست. پانزده سال در تکنولوژی یعنی یک عمر. اگر کسی در طول پانزده سال بی حرکت مانده باشد، باید کلا قید صنعت IT و هر تکنولوژی دیگری را بزند و از راه دیگری امرار معاش کند.
اهمیت آموزش، یادگیری، مطالعه، تمرین و به روز آوری فقط به خاطر حفظ شغل نیست. اگر یک تیمی خودش را به روز نکند، هر روز کدهای کثیفی تولید و محصولی تولید خواهد کرد که هر روز کند تر و شکننده تر از دیروز است. انعطاف پذیری محصولش آنقدر پایین خواهد بود که تنها با ویندوز نسخه فلان، مرورگر نسخه بهمان و نصب فلان وصله کار خواهد کرد. کارهای ساده و کوتاه را با روش های پیچیده و طولانی انجام می دهد و ساعت ها درگیر رفع باگ هایی خواهد بود که به جز خودش هیچ کس دیگری در دنیا با آن مواجه نشده.
همان طور که می دانید آموزش هزینه دارد، هم هزینه مالی و هم هزینه زمانی. سوال این است که چه کسی و در چه زمانی باید این هزینه را پرداخت کند. خود شخص؟ شرکت؟ جوامع برنامه نویسی؟ سندیکاها و شوراها و سازمان های صنفی؟ یا دانشگاه؟
الگوی رایج این است که افراد در سال های دانشگاه اقدام به یادگیری برنامه نویسی و ترکیب آن با معدود دروس مرتبط دانشگاهی می کنند. نتیجه این که یک تازه فارغ التحصیل معمولا تا اندازه ای به تکنولوژی و دانش روز مجهز است. البته نه به طوری که همه نیازها پوشش داده شود بلکه در حدی که بتواند در کنار نفرات قدیمی تر در حد متوسطی کار کند. همین که چند سالی از شروع به کار شخص می گذرد، او هم نیاز پیدا می کند تا خودش را به روز کند.
اما مشکل این است که وقتی اشخاص چرتکه می اندازند، متوجه می شوند که اگر مثلا 20 درصد وقت ماهیانه خود را صرف آموزش و به روز آوری خودشان کنند ضرر قابل توجهی می کنند. یا باید مقدار بیشتری کار کنند تا به اندازه دیگران کسب درآمد کنند یا این که با ساعات کار مساوی، 20 درصد کمتر حقوق دریافت کنند.
از آن طرف هم کمتر شرکتی، یا بهتر بگویم هیچ شرکتی، اقلا در ایران، حاضر نیست آن 20 درصد را تقبل کند. یعنی شرکت ها علاقه ای ندارند بخشی از وقت روزانه کارمندانشان را برای آموزش در نظر بگیرند. نه فقط وقتی برای این کار اختصاص نمی یابد بلکه، شرکت ها در پرداخت هزینه های آموزشی، فراهم سازی محیط مناسب برای آموزش و تهیه منابع مورد نیاز هیچ مشارکت موثری ندارند.
این یک معادله دو سر سوخت است. برنامه نویس و توسعه دهنده ما روز به روز بیشتر فسیل می شود، کدهای شرکت هم روز به روز مشکل دار تر شده و نهایتا آن روزی می رسد که کد بیس شرکت یادآور روزهای عصر حجر می شود. این موضوع دقیقا یکی از نکات نارضایتی توسعه دهندگان از شرکت ها است. این یکی از همان دلایلی است که برنامه نویس ها به خاطر آن، یک شرکت را ترک و همکار شرکت جدیدی می شوند. دانش و مهارت به روز یکی از با ارزش ترین چیزهایی است که یک برنامه نویس می تواند داشته باشد. و حالا که امکان حفظ آن در شرکت فعلی وجود ندارد، پس تن به جابجایی می دهیم چون روش ها، تکنیک ها و تکنولوژی های شرکت جدید خود به خود فرصتی برای یادگیری چیزهای جدید محسوب می شود.
آموزش، یادگیری و به روز آوری
دیدگاه‌ها
این مشکل با عمق بیشتری توی سازمان ها و شرکت های دولتی و خصولتی قابل مشاهده است.
نویسنده
ولی به نظر می رسد وضعیت سازمان های بزرگ تر و به خصوص دولتی ها و حتی سازمان های نظامی بهتر از خصوصی ها باشد. آنها هر از چند گاهی دوره ای برای پرسنل برگزار می کنند و عمده هزینه ها را هم متقبل می شوند. یادم می آید وقتی سرباز بودم، سرهنگ ما در طول وقت اداری به کلاس های کامپیوتری که از طرف اداره برگزار می شد می رفت. آن حوزه ای که به فنا رفته همین بخش خصوصی بدبخت است.
درسته، دوره هایی برگزار میشه، اما به چه شکل؟
مثلا سازمان همه در حال استفاده از MS Sql هستند، بعد یهو معلوم نیست چه کسی و به چه شکل تصمیم میگیره بره با هزینه گزاف مدرس از بیرون بیاره و دوره ی اوراکل برگزار کنه! اونم واسه کسایی که اغلب نه ربطی به دیتابیس دارن و نه اوراکل
یا مثلا واسه کسایی که هنوز هم دارن از asp.net webform به بدترین شکل ممکنش! یعنی 4 تا دکمه با درگ کردن بندازن تو صفحه یا یه گرید رو به صورت ویزاردی وصل کنن به دیتابیس!، بعد تصمیم میگرن به دلایلی! دوره ی Mule ESB برگزار کنن! با هزینه میلیاردی و مدرس خارجی!