به همین دلیل من تصمیم گرفتم یک «بازی وبلاگی» راه بیندازم که طی آن نظرات و نیازهای خودم و بقیه دوستان به عنوان برنامهنویس بیان شود. باشد که تفاهم بیشتری بین مدیران و برنامهنویسها ایجاد گردد. در این بازی هر کسی پنج تا موضوع غیر از موضوعات مالی را که فکر میکند کارفرمایش نمیداند یا به اهمیت آن واقف نیست و اگر بداند وضعیت بهتری ایجاد خواهد شد را عنوان میکند. موضوعات مالی به این دلیل استثناء شدهاند چون که قاعدتاً همه مدیران و کارفرماها به حساسیت و اهمیت این موضوع واقفند. برای این که نتایج این «بازی» واقعی و قابل استفاده باشد، شرکت کنندگان باید برنامهنویس تمام وقت باشند. یعنی تنها کارشان برنامهنویسی و توسعه نرمافزار باشد نه این که دانشجو یا سرباز باشند یا مثلاً فقط سه روز در هفته کار کنند. علاوه بر این تحت استخدام یک شرکت باشند نه این که Freelance بوده یا به صورت پروژهای کار کنند. در این بازی احترام هیچ کس نباید شکسته شود. فراموش نشود که هدف نزدیک کردن دو گروه و ایجاد تفاهم است نه حمله به یکدیگر و تکرار حرفهای کهنه و کلیشهای. ایده این بازی از پستی در وبلاگ بهساد درباره مشکلات نیروی انسانی به عنوان «منابع انسانی، اینبار سرزنش خود» جرقه خورده است.
بازی را از خودم شروع میکنم:
نیازهای من به عنوان یک نیروی انسانی برنامهنویس:
۱ – کارفرما همیشه این سوال را از خودش بپرسد که چرا من به جای یک مجموعه دولتی با شرایط خیلی بهتر، یک محیط کار خصوصی را انتخاب کردهام.
۲ – داشتن اطلاعات کافی راجع به برنامههای جاری و آتی شرکت، محصولات شرکت و…
۳ – استفاده از فناوریها روز، روشهای جدید و اصول کاری درست و توجه به نیاز دائمی به آموزش و یادگیری .
۴ – عدم اضافه کار اجباری: من هم روابط اجتماعی دارم و کارهای دیگری دارم که باید به آنها برسم.
۵ – تمدید به موقع قرارداد و داشتن اطلاعات کافی و به موقع نسبت به نیازمندی یا عدم نیاز شرکت به من در دورههای بعدی.
در خاتمه وحید نصیری، سهیل رشیدی، ناصر حاجلو، مسعود رمضانی، جعفر امیری، هادی اسکندری، فراسان، سالار بلاگ، محمد شمس، کودک فهیم و هر کس دیگری که به موضوع علاقهمند است را به این «بازی وبلاگی» دعوت میکنم.
دیدگاهها
سلام
حرکت بسيار خوبي است. ممنون از اينکه در صدد کاهش اين مشکل بزرگ هستيد
سلام
بحث جالبی است. فکر میکنم اگر مورد اولی که ذکر کردید رعایت شود بقیه مشکلات حل میشوند.
البته از آنجا که بنده کارفرمای ثابت ندارم و بیشتر از راه فریلنسینگ کسب درآمد میکنم، ممکن است زیاد با مشکلات کار آشنا نباشم.
اما یکی از مواردی که مورد توجه من است، لزوم احترام به تخصص و نظر بنده به عنوان یک نیروی متخصص از سوی کارفرما و پذیرش نظرات تخصصی من است.
معمولا کارفرماها به حکم کارفرما بودن به سختی مجاب میشوند که در مورد مسئلهای دچار اشتباه یا تصور غلط هستند.
به سختی متقاعد میشوند که برای انجام کاری، راهکار بهتری نسبت به نظر ایشان وجود دارد.
سلام
من حدود 7 سال فول تايم كار كردم ولي الان به قول شما شدم فري لنسر و پروژهاي كار ميكنم.
علت ترك كار تمام وقت هم همين مسايلي است كه عنوان كرديد
-عموما شخصي كه رئيس شده فقط بخاطر رابطه به اين مقام رسيده و نه تخصص
-زمانيكه مديريت مياد از صبح تا عصر ايميل چك ميكنه يا از اين جلسه به اون جلسه براي وقت گذراني ميره، دل و دماغي براي كار تمام وقت باقي ميماند؟
-كار چند نفر را از شما ميخواهند. اما حقوق يك نفر را به شما در آخر برج ارائه خواهند داد.
هيچ حقي نسبت به كاري كه انجام داديد نداريد. فقط حقوق آخر برج و بس. در حاليكه قسمت اعظم پروژه رو شما انجام داديد.
-ديدي نسبت به يادگيري منظم و مداوم در اين كار ندارند. عموما برنامه ريزي براي آموزش منظم پرسنل ندارند.
-محيط مناسب كار برنامه نويسي را نميتوانند فراهم كنند. اصلا اين درك را ندارند كه اين كار يكي از مراحل مهمش تمركز است و حتما نياز به محيط ساكت دارد.
-ساعت كاري صبح تا عصر براي كار برنامه نويسي بي معني است. يكي بازدهي خوبي در ساعات آخر شب دارد (شايد خيلي از برنامه نويسها را ديده باشيد كه به اين موضوع اعتراف دارند و علتش هم سكوت آن است!). يكي ساعات ديگر. خيليها در كار تمام وقت وسط روز چرت ميزنند. چون ساعت كارشان نيست.
-بعضي از مديران خيلي علاقه دارند كه محيط سرباز خانه را در محل كار پياده سازي كنند. اين روش خشك كه عاري از كوچكترين كلامي با همكار كناري شما است، زياد دوام نميآورد.
-مونيتور خوب، ميز خوب، صندلي خوب (همان حقوق اوليه برنامه نويسها)، عموما رعايت نميشود و برنامه نويس پس از چند سال كار تمام وقت يكي از عوارضي كه خواهد داشت كمر درد است.
و …
با تشکر از ایده خوبتون
من مطلبم رو نوشتم :
http://wp.me/p4fho-pU
من هم به عنوان کسي که شايد آن طرف ميز نشسته، انتظاراتم را از برنامه نويسان و ذهنياتي که دارند نوشته ام. فکر مي کنم به نحوي پاسخي محسوب مي شود به نظرات آقاي نصيري
http://tinyurl.com/396vrpd
من هم نظر خودم رو در وبلاگم کامل نوشتم.
بطور خلاصه مواردی نظیر
۱- برخورد مذهبی
۲- اعمتاد
۳- عدم امکان تغییر پست
۴- محدودیت بی مورد
۵- تشویق
مواردی هستند که برای خود من مهم هستند و متن کاملش رو در این پست
http://hajloo.wordpress.com/2010/07/24/developers-essential-needs/
می تونید بخونید
@وحید: خیلی ممنون که در این بحث شرکت کردی.
با تشکر از دعوتت، سر فرصت می نویسم،
البته اگه تا اون زمان زیاد دیر نشده باشه!
سلام
بحث جالبی را شروع کردید. امیدوارم نتیجه مورد نظر را نیز دریافت نمائید.
آنچه که به نظر من می رسد اینست که کارفرما باید شرایط رشد و پیشرفت دو طرف را فراهم نماید بطوری که هم برنامه نویس و هم شرکت از طریق این همکاری به به نقطه ای جلوتر از قبل رسیده باشند. چرا که پیشرفت می تواند احساس رضایت را در برنامه نویس تقویت کند.
ثبات کاری و ایجاد حس ثبات در برنامه نویس می تواند یکی دیگر از نیازمندیهای هر برنامه نویس از کارفرما باشد و این حس ثبات یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت نیز می باشد.
من تا به حال در چندین شرکت برنامه نویسی کرده ام و جدا از موضوعات مالی این دو مقوله اهمیت زیادی برای من داشته است. و این عوامل در کنار هم حس یه کار لذت بخش و مطلوب را به من می داده است.
سلام،
من هم نظرم رو به زودی مینویسم.
با تشکر،
سهیل رشیدی
افشار جان بابت شروع این مطلب ازت ممنونم.
من هم مطالبی را در این مورد نوشتم
http://ramezani.wordpress.com/2010/07/25/hr-weblog-game/
از آنجاییکه مشمول شرایط بازی نیستم نمیتوان شرکت کنم اما
ایده خوبی بود که به جمع آوری نظرات بپردازد.همانطور که ار نظرات دوستان پیداست دلها پره….
http://alaasabzpoush.blogsky.com/1389/05/03/post-35/
نیازهای من به عنوان یک نیروی انسانی برنامهنویس:
@جعفر:
ممنون که نظر دادی.
@سالار:
منتظر هستیم.
@سهیل:
منتظر هستیم.
سلام
اينم از سهم من در بازی:
http://www.mohegh.ir/1389/05/03/human-resource/
موفق باشید
سلام دوباره
این هم یک جواب دیگه از دوستی که بنده دعوتشون کرده بودم:
http://deadpoetsociety.blogfa.com/post-350.aspx
دوست گرامی
جناب آقای محبی عزیز
با سلام
موضوع بسیار جالب و مهمی را مورد چالش قرار دادید. برنامه نویسی به زعم نوع شغل، و پیشرفتهایی که تا کنون بوجود آمده است شاید یکسری مشابهت کاری با سایر کارها داشته باشد ولی بلحاظ کلی به نظر بنده بسیار مشابهت به نویسندگی یک اثر هنری دارد تا یک کار روزمره تکراری.
شما بعنوان یک تحلیل گر باید در نقش داستانی که در حال چینش شخصیتها ، روابط، نقشها ، کنشها و سایر المانهای داستان هستید باید تلاش کنید با استفاده از تکنولوژی پیاده سازی که بهره می برید داستانی دلنشین و جذاب و در عین حال روان داشته باشید. کاربران سیستمی که شما نوشته اید مانند تماشاگران نمایش یا فیلمی هستند که بارها و بارها قرار است آنرا در طول روز ببینند و احتمالاً از آن لذت یا نفرت برند. لذا برای تحقق این مهم ترازوی کارفرما و تولید کننده باید میزان باشد تا اثر جاودانه گردد.
من برنامه نویس نیستم و کارفرما نیز هم . ولی هم داخل گودم و هم خارج آن لذا نظرم را صریح در چند سطر بیان میکنم و امیدوارم کمی در نزدیک شدن به جواب به شما کمک کرده باشم (فرض بر این است که توافق مالی و تضامین شغلی وجود دارد.)
1- شفافیت : تعهد، وظیفه، خواستها و … در یک تعامل دو طرفه باید شفاف و روشن باشد. هم کارفرما باید بداند که واقعا چه میخواهد و هم شریک کاری(از لفظ کارمند بدم می اید چون حس ماشین بودن به انسان میدهد). لذا هر چیز اگر داخل این قالب بگنجد مطابق قرار است و خارج آن باید توافق شود ولاغیر
2- محیط: با توجه به ماهیت این نوع فعالیت و مدلهای موجود و مفق در جهان(Google , Oracle ,…) محیط تاثیر بسزایی در کیفیت دارد لذا محیط کار برنامه نویسی با سایر فعالیت ها کمی باید متفاوت باشد. برنامه نویس می بایست جهت تمرکز، تفکر و … محیط مناسب داشته باشد. بطور مثال وجود یک کاناپه در محیط برنامه نویسی شاید مضحک به نظر رسد ولی لم دادن بروی آن برای دقایقی برای یک برنامه نویس شاید معادل ساعتها تفکر پشت مونیتور باشد و خروجی هم. با آرامش بشدن موافقم
3- محدودیت زمان کاری: این موضوع نیز برای این نوع کار محدودیت ناپذیر است. مطابق مدلی که در یک سازمان به پیشنهاد اینجانب اجرا شد، راندمان بسیار خوبی از تیم مهندسی اخذ گردید که مدیریت سازمان را شگفت زده کرد.(این قشر تحصیل کرده خصوصاً مهندسین کمی عجیبند و کاری نمی شود کرد.) البته یک الزام برای تحقق این مهم نیاز است و آن تعهد پذیری به نتیجه است در افراد در محدوده زمانی تعریف شده برای کار.
4- تقسیم کار مناسب: تقسیم کار در سازمان می بایست بر اساس علاقمندی افراد صورت گیرد نه بر اساس وظیفه و همچنین زمان بندی نیز واقعی در نظر گرفته شود. زیرا افرادی که به کار خود علاقه ای ندارند زمان بیشتری صرف انجام آن خواهند کرد!
به عنوان آخرین جمله باید این موضوع را مطرح کنم که علاقه به موضوعات نو و جدید با توجه به ماهیت این صنعت، امری است که در متخصصین این صنعت به وفور وجود دارد. هر متخصص به شخصه میتواند خود را در زمینه علاقه خود رشد دهد و این هیچ تناقضی با کارفرما و شغل ندارد شاید تاثیر در بهبود کار داشته باشد ولی این موضوع را باید در نظر گرفت که کارفرما برای تغییر تکنولوژی و مسائل مرتبط با آن، نیاز به بررسی تمامی جوانب کار بلحاظ هزینه / درآمد و مسایل مرتبط دارد. لذا به راحتی شریک کاری خود نمیتواند در خصوص آن تصمیم بگیرد. ولی در صورتیکه که تیم آمادگی تغییر را داشته باشد و کارفرما تاثیر آن را در فاکتورهایی که عرض کردم بتواند ببیند عدم حرکت در این صنعت یعنی کشیدن ترمز و ایست کامل در مقابل رقبا.
موفق باشید
آقای امیرلو ممنون که نظر دادید. کامنت شما چند بار به طور تکراری ثبت شده بود که تکراریهای آن را با اجازه حذف کردم.
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.