یک زمانی عاشق برنامهنویسی به زبان Assembly بودم. هر چند که هیچ وقت به طور جدی به اسمبلی نپرداختم، اما همیشه ور رفتن با دستورات JMP و SUM و کار کردن با رجیسترها را دوست داشتم. داس را هم خیلی دوست داشتم چون حس میکردم با داس به خود اصل کامپیوتر دسترسی مستقیم دارم. با آمدن ویندوز مدتّها depress بودم چون حس میکردم ویندوز مثل یک لایه ضخیم عمل میکند و نمیگذارد من به اصل ماشین دسترسی پیدا کنم.
اما این روزها حس Low Level دوستیام با دو چیز به خوبی ارضا میشود. یکی ریزهکاریهای NHibernate مثل Fetch Mode، First/Level Cache و Mappingها و دیگری ور رفتن با git به عنوان یک ابزار سورس کنترل غیر متمرکز. git و ساختار و نحوه استفاده آن آنقدر جذابیت دارد که میتوان ساعتها بدون بلند شدن از جلوی کامپیوتر با آن کار کرد.