برای معرفی سرویس ابری رودسک به فکر افتاده بودم که از تبلیغات اینترنتی به شکل بنری و کلیکی استفاده کنم. برای انجام این کار باید تعدادی banner طراحی میکردم چند keyword مناسب انتخاب میکردم و به سراغ یکی از ارائه کنندگان سرویس تبلیغات اینترنتی میرفتم. در نهایت هم ایجاد کمپین و انتظار برای نمایش آگهی و تبدیل بینندگان آگهی به بازدیدکنندگان وبسایت. در ادامه تجربیات من را از این فرایند بخوانید.
اولین کاری که انجام دادم طراحی یک بنر بود. کاری که قبلاً هیچ وقت انجام نداده بودم. یک سایز خیلی رایج را انتخاب کردم و فکر کردم راجع به اینکه یک بنر چطوری باید باشد. بعد از بررسی تعداد زیادی بنر دیگر و با توجه به محدودیتهای خودم در طراحی بنر تصمیم گرفتم یک بنر ساده سه فریمی که هر فریم فقط شامل یک نوشته و یک عکس کوچک است طراحی کنم. چون اولین بار بود که بنر طراحی میکردم هیچ اطلاعاتی راجع به آن نداشتم به همین دلیل تصمیم گرفتم به جای آنکه آن را Outsource کنم خودم آن را بسازم. البته علاقه به طراحی بنر، صرفه جویی مختصر در هزینه و تجربه نه چندان عالی از کارهای Outsource قبلی (طراحی لوگو و سربرگ) نیز در این تصمیم بیتاثیر نبود.
در حال حاضر کاربر اوبونتو هستم و سعی دارم حتی المقدور از نرمافزارهای قفل شکسته استفاده نکنم پس به جای Photoshop محبوب از GIMP استفاده کردم. GIMP هم یک ویرایشگر عکس و تصویر مثل فوتوشاپ است اما رایگان و است و البته سادهتر و کم امکانتر. اما به هر حال برای کسی که این کاره باشد برای طراحی بنر جواب میدهد. خیلی به گیمپ وارد نبودم بنابراین مجبور شدم کمی راجع به لایهها و ابزارهای اون مطالعه کنم. فهمیدم که باید تعدادی لایه طراحی کنم، در اسم آنها مدت زمان نمایش فریم را مشخص کنم سپس از یکی گزینههای خود GIMP برای تبدیل آن به animated gif استفاده کنم. وقتی که آن را انجام دادم خیلی به نظرم سخت نیامد ولی انجام اولین بار آن کمی زمانبر بود. خوبی کار این بود که GIMP و اوبونتو مشکل اساسی با فونتهای شورای عالی اطلاع رسانی نداشتند. خلاصه اینکه با مقداری سعی و خطا بنر زیر را ساختم:
بعد از ساخت بنر به سراغ سرویس تبلیغات اینترنتی رفتم. یک کمپین ایجاد کردم. بنر را به آن اضافه کردم و چهار پنج تا keyword مرتبط هم تعریف کردم. اما چند روز بعد که سرویس را چک کردم دیدم تعداد نمایش در حد دو سه مورد است. به پشتیبانی زنگ زدم گفتند تعداد keywordها خیلی کم است. آنها را به تعداد ۵۰ تا رساندم. این کار تأثیر خوبی داشت چون تعداد نمایش آگهی به حدود ۳۳ تا در همان روز رسید. اما از فردای آن روز بازدید دوباره صفر شد. دوباره با پشتیبانی تماس گرفتم. گفتند کلمات کلیدی باید صد تا به بالا باشد تا مؤثر باشد و تعداد بنرها هم باید افزایش پیدا کند. برای آنکه از نمایش آگهیها مطمئن شوم این بار تعداد keywordها را به حدود ۶۰۰ تا رساندم. این کار فقط باعث شد که تعداد نمایشها از صفر به ۲ نمایش در روز برسد!
با آنکه طراحی بنر برای کسی مثل من که سر و کار زیادی با گرافیک نداشتهام کار راحتی نبود ولی دو بنر دیگر هم ساختم و تصمیم گرفتم اگر تعداد نمایش و کلیک افزایش پیدا کرد تعداد زیادی بنر دیگر هم بسازم. اما بعد از اینکه بنرهای جدید را قرار دادم و چند روزی را هم صبر کردم متوجه شدم که تعداد نمایش در حد بسیار ناچیزی است در حدی که آدم فکر میکند حتماً چیزی غیر فعال است یا ایراد دارد که اوضاع اینطور است. مجدداً با پشتیبانی تماس گرفتم. نگاهی به keywordها و bannerها انداخت و نتیجهگیری کرد که شبکه نمایش آنها تقریباً از هیچ کدام از keywordهای مد نظر من استفاده نمیکند و تلاش من ممکن است بیفایده باقی بماند. خلاصه اینکه تلاش ۴۵ روز من منجر به حدود ۵۰ نمایش و صفر کلیک شد و مطمئن شدم که شبکه نمایش آگهی تبلیغات اینترنتی، حداقل با این سرویس دهندهای که من با آن کار میکردم خیلی عمومی است و بیشتر به درد فروش ساعت مچی میخورد تا سرویس Help Desk ابری!
با وجود ناکامی که در این موضوع داشتم ولی باز هم خوشحال شدم که سرویس دهنده همکاری خوبی داشت. هم پشتیبانی تلفنی داشت و هم تیکتینگ مناسب. حتی آخر سر هم پیشنهاد داد که پول پرداخت شده را پس بدهند.