۱- شرکتی که کارم در آنجا فقط (عمدتاً) توسعه نرمافزار باشد. یعنی مجبور نباشم در جلسات دموی نرمافزار شرکت کنم و کاری به کار پشتیبانی نداشته باشم.
۲- کار خالص تولید نرمافزار در آن شرکت آنقدر طولانی باشد که مجبور نباشم هر یکی دو سال یک بار به یک شرکت جدید بروم. چون چرخه عمر خیلی از شرکتهای نرمافزاری ایران عبارت است از: پیدا کردن شریک و سرمایهگذار، پیدا کردن مدیر پروژه، استخدام چند(ین) برنامهنویس، تولید نرمافزار، فروش همان نرمافزار برای سالیان متوالی، گماشتن برنامهنویسان به کارهای خارج از حوزه تولید نرمافزار، فرار کردن تک تک برنامهنویسها. و معمولا بخش تولید بیش از یکی دو سال طول نمیکشد و این خیلی خوب نیست که آدم هر یکی دو سال یک بار شرکتش را عوض کند.
۳- از من توقع نداشته باشد مثل یک حسابدار، یک بانکدار، یک کارشناس بیمه یا هر شغل غیر مرتبط دیگری به فرایندهای کاری آن شغل تسط داشته باشم. من یک توسعه دهنده نرمافزار هستم و هیچ علاقهای به فهم مسائل مالیاتی، نرخ بهره و استهلاک داراییهای ثابت ندارم. دقت کنید که معمولا بخش Business Rules یک نرمافزار درصد کوچکی از کل فرایند تولید نرمافزار را تشکیل میدهد و اگر تیمی یا شرکتی عمده وقتش را در تولید این بخش بگذراند یعنی آنها در حال تولید یک نرمافزار ناقص هستند.
۴- نرمافزار را به روش استاندارد تولید کرده و تیم توسعه نرمافزار را به روش استاندارد هدایت کند. این استانداردها من در آوردی، اختراعی یا ابداعی نیستند. استفاده از نرم افزارهای Issue Tracking، Source Control Management و روشهای مدیریت پروژه Agile یا RUP بخشی از استاندارد بودن کار است که میتوان درباره آنها به تفصیل صحبت کرد.
۵- من تنها برنامهنویس آنجا نباشم و تعداد برنامهنویسها (توسعه دهندهها) آنقدر باشد که حضور تمام وقت یک مدیر پروژه کاملا در آنجا اجباری باشد.
۶- تکنولوژی (و اینترنت) دوست باشد. مثلا حالا که نسخههای Visual Studio 2010 را مثل نقل و نبات میتوان هر جایی پیدا کرد مجبور نباشم برای ارتقا Visual Studio 2005 به Visual Studio 2010 التماس کنم و خودم را ضامن قرار دهم.
۷- کارش (کار من) بیشتر به سمت back-end باشد تا front-end
۸- در آن شرکت به روز بودن، انگلیسی دانستن و آشنایی با جامعه بینالمللی برنامهنویسان یک امتیاز خیلی مهم محسوب شود.
۹- حقوق و مزایای آن و شرایط قرارداد آن قابل رقابت باشد.
۱۰- در تست جوئل اقلا نمره ۶ (از ۱۲) را داشته باشد.
۱۱- دیگر الزامات یک شرکت تجاری معمولی را در حد متعارف داشته باشد.
توضیحات تکمیلی:
— خیلی از شرکتهای تولید کننده نرمافزار اقلا در همان یکی دو سال اوایل تاسیس بیشتر این شرایط را دارا میباشند.
— معیاری به اسم «رتبه بندی شورای عالی انفورماتیک» وجود دارد که برای سنجش ایدهآل بودن شرکتهای متوسط و بالاتر به طور نسبی بد نیست و میشود چیزهایی از آن فهمید.
— اگر شرکتی را منطبق با این معیارها سراغ دارید که ضمنا در حوزه داتنت و سیشارپ فعالیت میکند و نیاز به نیرو هم دارد لطفاً به من هم اطلاع دهید. چون در آستانه عوض کردن شرکت هستم.
Comments
سلام آقاي افشار
جانا سخن از زبان ما ميگويي
همچين شركتي بود ما رو هم خبر كن بيزحمت
موفق باشي
من خودم هم سخت به دنبال همچین جاهایی هستم. هر وقت که اطلاعات جدیدی به دست بیارم در همین بلاگ خواهم گذاشت.
خیلی خوب بود ممنون از توضیحات خوبتون آقای محبی