با این نوسانات اقتصادی چه کنیم؟

در این بحران کم سابقه اقتصادی، که حتی از سری قبل در هشت سال پیش هم بدتر شده، شک و تردید خوراک هر روز خیلی از مردم شده است. این که الان چه کنیم، چه بخریم، با کم ارزش بودن حقوقمان چه کار کنیم و پروژه بعدی را چطور قیمت گذاری کنیم از جمله سوالاتی است که ممکن است هر روز از خودمان بپرسیم.

واقعیت این است که راه درمان درست و حسابی برای جبران این ضررها وجود ندارد. لپ تاپ دو تومانی قیمتش به هشت تومان رسیده، اجاره خانه ها دو برابر شده ولی درآمدها ممکن است حداکثر یک و نیم برابر شده باشند. اما هر کسی ممکن است در این هیاهو راه حل هایی برای خودش در نظر بگیرد تا مقدار ضررش کمتر شده یا این که اقلا آرامشش را از دست ندهد. در ادامه این نوشته موردهایی فهرست شده اند که ممکن است مقداری مفید باشند.

قبل از هر چیز باید به آینده امیدوار بود. این اولین باری نیست که ما دچار چنین نوساناتی می شویم. مثالش هشت سال پیش، زمان جنگ و حتی اواخر پهلوی و شروع انقلاب هستند. ضمنا تنها کشوری نیستیم که شرایط نابسامان و غیر قابل پیش بینی را تجربه می کنیم: همین الان مردم بریتانیا در تب و تاب عواقب برگزیت هستند. در سال 2008 هم بحران مالی بزرگی در آمریکا و بقیه دنیا اتفاق افتاد. خلاصه این که با ذهنی پر از تشویش و نگرانی نمی توان تصمیم درستی برای آینده گرفت.

نتایج یک تحقیق در آمریکا می گوید که علاقه جوانان آمریکایی به دانشگاه بیشتر در رکود اقتصادی اتفاق می افتد. یعنی جوانان هر وقت که اوضاع اقتصادی خوب است جذب بازار کار می شوند و هر وقت که رکود حاکم است ترجیح می دهند ادامه تحصیل دهند. به نظرم می آید همین فرمول در اینجا هم جواب بدهد. اگر فوق دیپلم و لیسانس دارید بد نیست به فکر ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر باشید. حداقل این که شهریه دانشگاه ها هنوز دو برابر نشده!

گذراندن دوره های مختلف هم مثل ادامه تحصیل است. حالا که اوضاع خراب است و نمی شود پروژه ای با قیمت مناسب گرفت یا در جایی با حقوق متناسب با قیمت های جدید استخدام شد، پس بهتر است تا تثبیت اوضاع، مقداری از ساعات کاری را کم کنید و به یادگیری یا تعمیق مهارت های قبلی بپردازید. گذراندن یک دوره تکمیلی زبان انگلیسی و اخذ یک مدرک IELTS می تواند یکی از این کارها باشد. مطالعه و تمرین در یک حوزه خاص هم خوب است. مثلا چهار پنج تا کتاب و تعدادی ویدئو و مقداری تمرین روی یک موضوعی که همیشه دوست داشتید مسلط شوید را انتخاب کنید و خود را ملزم بنمایید که در یک دوره مثلا دو ماهه همه آنها را مرور کرده باشید. تست و کنترل کیفیت نرم افزار و همین طور امنیت نرم افزار از جمله موضوعات مورد علاقه خودم هستند. شاید شما هم یک Wish List مثل من داشته باشید.

شما هم همیشه دوست داشتید یک بار به طور جدی درگیر یک پروژه Open Source شوید؟ الان وقتش است. الان می توانید Tab اخبار سیاسی و اقتصادی را ببندید و به جایش Github را باز کنید. یکی از بهترین انتخاب ها این است که کمی از ساعات کار روزانه را کم کنید و به جایش روی یک پروژه Open Source استخوان دار سرمایه گذاری کنید. هم رزومه تان خوب خواهد شد، هم مهارت هایتان افزایش پیدا کرده و هم یکی دو Contact خوب به شبکه ارتباطی تان اضافه کرده اید.

صحبت از ارتباطات شد. یکی از بهترین کارهایی که می توانید در این اوضاع انجام دهید، گسترش شبکه ارتباطی است. تجدید دیدار با دوستان قدیمی، پیدا کردن دوستان جدید، شرکت در رویدادهای مختلف، صحبت در انجمن ها، برگزاری دور همی و ده ها کار دیگر که باعث می شود دوستان بیشتری پیدا کنید. فردا پس فردا که اوضاع مجددا با ثبات شد می توانید از این شبکه استفاده های زیادی ببرید.

یکی دو تا کار هم هست که بهتر است در این اوضاع انجام ندهید. کارتان را اگر دلیل محکم ندارید عوض نکنید. دنبال استارتاپ هم نروید! این ها را از روی استدلال نمی گویم، بلکه از روی تجربه دوره قبل جهش قیمت دلار می گویم.

خواندن نوشته «داستان تمایز در اقتصادی گرفتار بیماری هلندی» هم خالی از لطف نیست.

دیدگاه‌ها

  1. kiwi

    این که کامنت نمی گزاریم به پای این نذارید که خواننده ای نیست، حوصله پر کردن فرم ارسال نظر رو نداریم :))
    با تشکر از این که می نویسید

    1. نوشته
      نویسنده
      افشار محبی

      ممنون از شما. داشتن خواننده واقعا دلگرم کننده است، حتی اگر حوصله پر کردن فرم ارسال نظر رو نداشته باشه :))

  2. ایمان

    چقدر عالی و دقیق توضیح دادید.
    بله من هم با شما بسیار موافقم ، الان موقع پول و درآمد نیست، اگر حقوق و درآمد ما به فرض محال دو سه برابر هم بشه ، هیچ اتفاق خاصی نمی افته نهایتا در بهترین حالت می تونیم تا پایان سال پول یک پراید یا یک لپتاب رو پس انداز کنیم.
    تقریبا تمام کارهایی که برنامه ریزی کردم در متن شما پیدا می شود به علاوه خارج شدن از شهر تهران، از این همه هیاهوی و دودندگی که بیشتر وقت ها به پوچی تبدیل می شود.

    1. نوشته
      نویسنده
      افشار محبی

      سلام ایمان.

      تهران هم که ماشا ا.. کم وضعش بد بود، بدتر هم شده. هزینه های زندگی باز هم افزایش شدید پیدا کرده در حالی که درآمدها متناسب آن رشد نکرده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *