برای کسانی که متاهل بوده و دارای خانواده هستند، دو شغله بودن چندان غیر معمول نیست. چون هزینههای زندگی در شهری مثل تهران خیلی بیش از آن است که بتوان تنها با یک شغل آن را تامین کرد. البته چند شغله بودن در دنیای نرمافزار خیلی راحت نیست و مشکلات خاص خودش را دارد.
یکی از بدترین مشکلات این قضیه این است که نرم افزار و برنامه نویسی همیشه نیاز به مطالعه و به روز بودن دارد. به عبارت دیگر یک شخص نوعی که در شرکت «الف» کار میکند مجبور است مقداری از وقت آزادش را هر چند به طور اندک به مطالعه راجع به روش و فناوریهای مورد استفاده در شرکت «الف» اختصاص دهد. حال اگر این مجبور باشد با شرکت «ب» و شرکت «ج» هم همکاری داشته باشد باید مقداری وقت آزاد هم برای آنها پیدا کند تا بتواند راجع به روشها و فناوریهای آنها هم کسب اطلاعات کند. به این ترتیب تمام وقت شبانهروز، به جز ۶-۷ ساعت خواب شبانه، مصروف کار گردیده و اینجاست که هم صدای اهل خانواده در میآید و هم فرد مورد نظر دچار مشکلات متعدد ناشی از کار زیاد میگردد.
دیدگاهها
جانا سخن از زبان ما ميگويي. در ضمن گاهي مشكلي كه در برنامه اي پيش مي آيد آنچنان ذهن آدم را مشغول مي كند كه در محل كار دوم هم دست از سر آدم بر نمي دارد.
راست میگی یادم رفت اینو اضافه کنم که وقتی مشکلی در محل کار اول به وجود میآید، ذهن آدم را در محل کار دوم هم مشغول میکند.
ما که مجرد هستیم، صدای خانواده در آمده است. و گاهی با خود میگویم آیا زندگی مشترک موفقی خواهم داشت؟؟؟؟!؟!؟! ؟:-(
دوستان عزیز ، در مورد موضوع طرح شده تکنیک های متنوعی مانند GTD برای مدیریت زمان مطرح است . اینکه متخصصان زیادی در دنیا بر روی این معضل کار می کنند نشاندهنده جهانی بودن آن است . اگر علاقه دارید برنامه ای بگذاریم تا اطلاعات خودمون رو در مورد این روش ها به اشتراک بگذاریم ، شاید راهگشا بشه !
من به عنوان یک دانشجو شما ها رو می بینم اصلاً از زندگی ناامید می شم… یکمی از خوبیاتون بگید
اتفاقاً بهتره کمی با واقعیت روبرو بشید و اگه لازم شد از همین الان تغییر مسیر بدید