همه ما دوست داریم نرم افزار مفید و بدون باگ تولید کنیم. همه ما دوست داریم در محیط های بدون استرس با حداکثر هماهنگی کار کنیم. اما همه کسانی که در فیلد مهندسی و تولید نرم افزار فعال هستند می دانند که این صنعت درگیر مشکلات متعددی است. در اینجا چهار مورد را بررسی می کنیم.
ضعف بخش خصوصی
عمده شرکت های تولید کننده نرم افزار جزیی از بخش خصوصی هستند و بخش خصوصی در برابر بخش دولتی شهروند درجه دو هم نیست.
- بخش خصوصی هیچ وقت به اندازه بخش دولتی امنیت شغلی ندارد.
- کارمند بخش خصوصی به ویژه شرکت های کوچک، اعتبار کارمندان دولتی را ندارند. نمی توانند وام بگیرند، نمی توانند دسته چک داشته باشند و حتی نمی توانند ضامن کسی بشوند.
- کارمندان بخش خصوصی خیلی کم می توانند برای کسی کار چاق کنی انجام بدهند. امکان سو استفاده هم زیاد نیست. در نتیجه محبوبیت اجتماعی ندارند.
- بخش خصوصی و شرکت های کوچک آن را کسی نمی شناسد. در حالی که کارمند جز یک اداره دولتی هم برای خودش برو و بیایی دارد.
- شرکت های خصوصی کوچک می شوند، آب می روند و حتی تعطیل می شوند ولی دولت همیشه زنده است و همیشه هم پول دارد.
- در یک شرکت خصوصی صاحب دار، فشار کار خیلی بیشتر از میانگین بخش دولتی است.
- در شرکت های خصوصی خیلی رایج است که بیمه به طور غیر واقعی و با حداقل حقوق رد می شود. یعنی در عمل تامین اجتماعی کارمندان شرکت های خصوصی خیلی پایین تر از کارمندان شرکت های دولتی است.
- مجموعه های دولتی با قدرت لابی گری بالایی که دارند می توانند امکانات جانبی مثل تعاونی مسکن یا واگذاری زمین با قیمت بسیار پایین انجام دهند. چیزی که در بخش خصوصی عملا از محالات است.
- شرکت های خصوصی، به ویژه آنها که کوچک تر هستند، در عمل از مزایای جانبی یا به اصطلاح Perk ها محروم هستند. البته شرکت های بزرگ تر وضع بهتری دارند. ولی به طور میانگین قابل قیاس با بخش دولتی نیستند. خیلی از شرکت های خصوصی حتی بیمه تکمیلی هم ارائه نمی دهند.
- قوانین کار از جمله تعطیلی های ویژه مثل آلودگی هوا و کرونا در بخش خصوصی خیلی ضعیف اجرا می شوند یا اصلا اجرا نمی شوند.
کمبود نقدینگی
در شرکت ها پول به اندازه کافی وجود ندارد. منهای بعضی شرکت های خیلی بزرگ، بقیه شرکت ها پول به اندازه کافی ندارند که صرف حقوق کنند یا بابت سعی و خطا یا تکمیل تیم صرف کنند. بعضی شرکت حتی پول به اندازه کافی برای تهیه سخت افزار مناسب یا دفتر کار مناسب ندارند. این موارد حتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس هم قابل مشاهده است. بدون پول نمی توان نیرو به اندازه کافی یا با کیفیت کافی استخدام کرد. بدون پول مجبور هستید بعضی فرایندهای تولید نرم افزار را دور بزنید. بدون پول مجبور هستید کارها را عجله عجله و با کیفیت پایین انجام بدهید.
تولید نرم افزار یک کار تخصصی و پر جزییات است. هر کسی نمی تواند با چند صد میلیون تومان پول وارد این بیزنس شود. این کار نیاز به سرمایه گذار دارد، نیاز به بازار بین المللی دارد که ما نداریم. شرکت ها برای آن که هزینه ها را کاهش دهند به سمت فریمورک نویسی و generic کار کردن رفته اند که این خودش انعطاف پذیری و کیفیت کار را پایین می آورد.
نا آشنایی تصمیم گیرندگان با زیر و بم تولید نرم افزار
معمولا تصمیم گیری در پروژه های مهندسی نرم افزار و حتی پروژه های IT به عهده کسانی نیست که تجربه مستقیم در مورد این موضوع دارند. بلکه بیشتر به عهده کسانی است که نقش سهامداری دارند. در بخش های دولتی هم بیشتر به عهده کسانی است که لابی قدرت دارند. آنها به اندازه کافی تولید نرم افزار را نمی شناسند و درک پیچیدگی یا گران بودن تولید نرم افزار برایشان سخت یا غیر ممکن است. کار کردن با چنین تصمیم گیرندگانی کار راحتی نیست. این طور پروژه ها برای کسب موفقیت مسیر خیلی سختی در پیش دارند.
عدم تسلط تصمیم گیرندگان بر نقش های مختلف و وظایف آنها در تولید نرم افزار یکی از مشکلات رایج است. این که چه کسی بیزنس را خوب می داند، چه کسی طراحی محصول می کند و پیاده سازی یا کنترل کیفیت با کیست از جمله چیزهایی است که باید کار خیلی بیشتری روی شناخت آنها انجام بشود.
فقدان Event های مرتبط با مهندسی نرم افزار
برنامه نویسی کار سختی است. سخت تر از آن، به روز ماندن در آن است. در دنیای مهندسی نرم افزار همه چیز تند تند عوض می شود. هر چند سال یک بار نصف چیزهای یاد گرفته شده بی فایده می شوند. به غیر از مشکل تند تند عوض شدن، موضوع پیچیدگی هم هست. دنیای نرم افزار پر از مسائل ریز و درشتی است که باید حل شوند. بعضی از آنها هم پیچیده هستند. یک نفری هم می توان آنها را حل کرد ولی خرد جمعی و استفاده از تجربه دیگران در حل مسائل مشابه می تواند کار را خیلی سریع تر و راحت تر کند. مبحث شبکه ارتباطی و پیدا کردن کار و پروژه را هم به عنوان یکی از نیازمندی ها در نظر بگیرید تا متوجه شوید جامعه کاربری، گردهمایی، کنفرانس، دورهمی، گروه کاربران و دیگر انواع رویدادهای مشابه چقدر برای ادامه کار در این صنعت ضروری است.
Comments
به موارد خیلی خوبی اشاره کردید. واقعا ضعیف بودن شرکتهای نرمافزاری از نظر مالی ازون مواردی هستش که هم خودش ضعف مالی رو تشدید میکنه! و هم باعث ضعف فنی و محصولات بیکیفیت میشه. بحث اعتبار کارکنان و ..هم کاملا به جا. منتها چطور میشه این موارد رو رفع کرد؟
Author
به نظر من این مشکلات به سادگی حل نمی شوند. اما صحبت کردن درباره آنها حداقل کاری است که می تونیم انجام بدهیم. بالاخره ممکنه یک گوش شنوایی بشنوه و حساسیت جامعه کاری نسبت به اون زیاد بشه.
سلام دوست عزیز.
عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی؛
همه ی صحبتهایی که داشتید درست. ولی کار کردن در بازار آزاد و شرکت خصوصی مزیتهایی هم نیست به بخش دولتی داره.
۱- در شرکتهای دولتی اجبار و یا فشاری برای پیشرفت و توسعه فردی وجود ندارد. کارمند به مرور زمان تحت تاثیر جو به امنیت شغلی و اجتماعی تکیه میکند و آموزش و توسعه کمرنگ میشود. در اصطلاح عامیانه بخش دولتی انسانها را فسیل میکند.
۲- نردبان شغلی . در شرکتهای دولتی نردبانی شغلی برای کارکنان تعریف میشود (البته اگه خیلی شرکت خوبی باشه) که معمولا با استعداد و توانایی افراد هماهنگ نیست و بیشتر بر اساس سابقه کار و مدرک و پارامترهای کمی است تا کیفی. در نتیجه شما میبینی کارمندی با بیش از بیست سال سابقه در بخش نرم افزار دولتی هنوز تجربه های زیادی رو ندارن. چون افرادی دیگه با سابقه بیشتر مدیریت کارها را بر عهده دارند. در شرکت های خصوصی و بازار آزاد با داشتن تخصص خوب و تلاش به راحتی جای پیشرفت وجود داره و معمولا مدیران به شایستگان بیشتر میدان میدهند
۳- قدرت خطر کردن و امکان پرواز.
این دیگه نیازی به توضیح نداره. برای کسایی که کار آفرین هستند و رویای کسب و کار خودشون رو دارند(بالقوه تقریباً همه افراد). در بخش دولت امکان شکوفایی بسیار بعیده. در صورتی که در بازار رقابتی بخش خصوصی هر روز ایده جدیدی میاد یا موفق یا شکست و دوباره ایده ی بعدی
در پایان دوباره میگم که همه حرفهای شما رو هم قبول دارم ولی این جنبه ها هم هست
Author
من هم نظرات شما را قبول دارم حمزه جان. کلیت موضوع همین است که گفتی. یعنی افراد در خیلی از شرکت های دولتی کم انگیزه هستند و مسیر پیشرفت به رغم داشتن امنیت شغلی نامشخص است. اما من حس می کنم برآیند همه این نیروها این است که شرکت های خصوصی در حفظ نیروهایشان مشکل دارند. نیروها هم نیاز به حمایت مالی بیشتری دارند.
اگر این مشکلات حل نشوند، نمی توانیم پیشرفت کافی داشته باشیم.
یادمه شش سال پیش توی شرکت کوچکی کار میکردم که به دلیل نداشتن بودجه در جذب برنامه نویس موبایل ، بک اند کارشون رو مجبور کرده بودن که موبایل بزنه ، و نتیجه کار پس از دو ماه ، یک آشغال واقعی بود . با این برنامه نویسشون توی دات نت خیلی حرفه ای بود .
Author
این مدلی زیاده. مورد داشتیم که سعی کرده اند از منشی دفتر یک برنامه نویس بک-اند بسازند.