یکی از مصداقهای این موضوع وجود سورس کدهای متعدد از یک پروژهی واحد در شرکت است. آقا یا خانم ایکس برای انجام یک کار کوتاه مدت تخصصی به شرکتی دعوت به کار شده ولی کسی نمیتواند یک سورس کامل و به روز از فلان پروژهی شرکت به او بدهد!
به عنوان دیگر مصادیق میتوان به موضوعات دیگری نیز اشاره کرد: نبود مستندات کافی، عدم استفادهی صحیح معماریهای رایج، استفادهی نامتعارف از فناوریها و روشهای مرسوم، عدم استفاده از نرمافزارهای Source Control، نامگذاریهای نامناسب در سورس کد، استفاده از فناوریهای متنوع برای یک کار یکسان مثل استفاده همزمان از ADO و EF، NHibernate، SQL Server، MySQL و غیره در یک پروژهی متوسط و…
واضح است که وجود چنین مشکلاتی چقدر کار را سخت میکند. چون تا برنامهنویس بخواهد سورسهای به روز را پیدا کرده، فهمیده و بتواند در ساختار آن دست ببرد زمان زیادی را از دست خواهد داد.
توجه:
این نوشته جز سری نوشتههای «برون سپاری خدمات تخصصی» میباشد.
دیدگاهها
تجربه ای که از یکی دو شرکت دارم ، کارمندان هر گروه کاری و کارشناسان به صورت تیمی عمل نمیکردند و هرکسی با نامگذاری شخصی فایل هاشو ذخیره میکرد و بک آپ هفتگی هم بعضا دچار تاخیر و یا عقب تر موکول میشد .مسئولیت ذخیره سازی فایلهای نهایی و کنترل هم مسئول مشخص نداشت.
@roho: آره من خودم هم موارد این چنینی خیلی زیاد دیدهام.
وقتی مدیر پروژه وظایف برنامه نویسان را درست مشخص نکند. وقتی به مهارت و سطح کار آنها واقف نباشد.
وقتی که عملا یک گروه، به چندین جزیره دوره افتاده تفکیک میشود، این وضعیت قابل پیش بینی است.
مواردی که می فرمایید درست است اما شرکت هایی هم هستند که به این موارد خیلی توجه می کنند ، و مثلا برای اینکه دست خط همه تیم به یک شکل باشد مستنداتی تهیه کرده اند و کسانی که تازه استخدام میشوند ساعت ها آموزش میبینند، وهمچنین مسئله در اختیار گذاشتن کد ها هم برای برایشان جندان سخت نیست
@Mehran Zand: آره این طوریش هم هست.