integrity – جامعیت
صحت دادهها، مثلاً موجودی حساب بانکی منفی نباشد
Domain Integrity – جامعیت دامنهای
یعنی تمام صفات در تمام رابطهها از نوع دامنه خود باشند. مثلاً تعداد فرزندان یک شخص نباید اعشاری باشد.
Intra-relation Integrity – جامعیت درون رابطهای
یعنی هر رابطهای به تنهایی صحیح باشد. مثلاً همه کلیدهایش درست باشد.
Referential Integrity – جامعیت ارجاع
یعنی کلید خارجی درست تعریف شده باشد. مثلاً کلید خارجی یک رابطه حتماً در رابطه دیگر کلید باشد.
consistency – هم خوانی
اطلاعات مختلف سیستم با هم در تضاد نباشد. مثلاً نام شخص در جاهای مختلف سیستم یکی باشد.
impedance mismatch – ناهمگونی مانع
همان تفاوتی که بین زبان SQL و C# وجود دارد و ORMها مدعی حل آن هستند.
Super Key – ابرکلید
هر ترکیبی از صفتها که خاصیت کلید داشته باشد. این کلید کمینه نیست. یعنی زیر مجموعهای از آن هم میتواند کلید باشد. مثل «شماره دانشجویی» و «شمار دانشجویی و نام دانشجو»
Candidate Key – کلید کاندید
هر ترکیبی از صفتها که کلید کمینه باشد. یک رابطه ممکن است چند کلید کاندید داشته باشد.
Primary Key – کلید اصلی
یکی از کلیدهای کاندید است که توسط مدیر بانک اطلاعات انتخاب شده.
Alternative Key, Secondary Key – کلید فرعی
یکی دیگر از کلیدهای کاندید است که برای برخی کاربردها انتخاب میشود.
Foreign Key – کلید خارجی
صفتی است در یک رابطه که در رابطهی دیگری کلید اصلی (یا فرعی) است و برای برقراری ارتباط بین دو رابطه استفاده میشود.
Projection پرتو
انتخاب تعداد محدودی از ستونها نه همه آنها
Having
اعمال شرط روی دستورات Group By
Normalization – نرمال سازی
از بین بردن افزونگی دادهها (Data Redundancy) با استفاده از فرمهای نرمالسازی 1NF، 2NF و 3NF و گاهی اوقت BCNF
ضرب دکارتی
select * from city, country
join و inner join
هر دو یکی هستند. به معنی پیوند دو جدول با لحاظ شرط مربوطه
left join و left outer join
هر دو یکی بوده و مثل inner join عمل میکند منتها سمت چپ رابطه را همیشه میآورد حتی اگر به ازای آن چیزی وجود نداشته باشد.
right join و right outer join
برعکس right join
full outer join
ترکیب left join و right join
منابع:
دیدگاهها
عالی بود. در حد یک CheatSheet خوب 🙂